(بسم الله الرحمن الرحیم)
شاید از همان آغاز نیز منشأ اعتراضات علاوه بر خود فیلم هشدار دادن به جریان انحرافی پدید آمده در سینما بود.جریانی که از آغاز امسال با «زندگی خصوصی»از پوسته اختفا و احتیاط درآمد و حتی به شکل قلدرمآبانه ای حریف طلبید.
روز گذشته در نشست نقد و بررسی فیلم من مادر هستم نکاتی مطرح شدکه جای تأمل دارد.
در این نشست متأسفانه بعضی منتقدان با اصرار و جهتدهی اشتباه مدافعان فیلم را وا داشتند نگاه خود را صرفا برخود فیلم تمرکز دهند و نه جریانی که این فیلم جزئی از آن به شمار میرود.حال آنکه اساسا بحث اصلی معترضان فراتر از پرداختن به یک فیلم بود.
شاید از همان آغاز نیز منشأ و مبدا اعتراضات علاوه بر خود فیلم هشدار دادن به جریان انحرافی پدید آمده در سینما بود.
جریانی که از آغاز امسال با «زندگی خصوصی»از پوسته اختفا و احتیاط درآمد و حتی به شکل قلدرمآبانه ای حریف طلبید.
جریانی که اگر چه چندین سال است آشکار و پنهان و با احتیاط در سینما نفوذ کرده است اما امسال بنا به دلایلی فضا را برای گردن کشی مهیا دید و حالا توانسته گروهی از روشنفکران و حتی مذهبیها و نیز عامه مردم را نیز با خود همراه کند.
اساسا این فیلم فقط جرقهای بود تا جماعتی که احساس وظیفه میکردند نسبت به این جریان، جلوی آن قرار بگیرند تا شاید جریانی که در ماههای اخیر بی پروا به ارزشها میتازد ،نتواند در فضائی مهیا و بیدردسر راهش را ادامه دهد.
شاید به گفته یکی از منتقدان این جلسه، بشود در فیلم مشروب و زن فاحشه را هم نشان داد و شاید حتی در فیلمی مثل زیر نور ماه هم این عناصر وجود داشته باشد اما فراموش نکنیم نگرانی معترضان تنها نمایش جلوههای فساد نیست که نفوذ جریانی نامتناسب با فرهنگهای ایرانی و اسلامی در سینماست.
به طور قطع فیلمی مثل« زیرنورماه »حتی با وجود حضور زنی فاحشه در آن هیچگاه دنبالهروی جریان معارض با ارزشها و فرهنگ اسلامی و ایرانی نبوده که حتی از جمله فیلمهای تقویت کننده این فرهنگ به شما میآید.
و این نکته ظریفی است که متأسفانه گاهی از اوقات موجب میشود حتی بعضی دلسوختگان فرهنگ ایرانی و اسلامی در آن دچار اشتباه شوند.
فیلمهائی از این دست بنا دارند تا در لوای یک پیام ظاهرا اخلاقی، به گونهای ظریف و زیرپوستی، برخی احکام، قواعد و ارزشها را به چالشی غیرمنصفانه بکشانند و با استفاده از ابرازهای قدرتمند سینما، از تصویر و رنگ و نور گرفته تا موسیقی و صحنهپردازی، مخاطب را در این ورطه با خود همراه سازند.
حتی شاید شما هم از جمله آنهائی باشید که بعد از دیدن فیلم استدلالهائی از این دست داشته باشند که «این فیلم نه تنها هیچ مشکلی نداشت بلکه حتی پیامهائی اخلاقی را هم به مخاطب منتقل میکرد. یا «مگر نشان دادن بعضی ظواهر فساد چه اشکالی دارد وقتی میخواهیم به هدفی اخلاقی برسیم و حتی ظواهر فساد را تقبیح کنیم...» یا...
قصد من هم در این مجال مجادله نیست که صرفا یک دعوت است. دعوت برای دیدن فیلم یا فکر کردن به آن از منظری بالاتر و زاویهای کلیتر و کلانتر .
دوباره به این فیلم فکر کنید و اینبار نه صرفا به «من مادر هستم» به عنوان یک فیلم سرگرمکننده که به عنوان بخشی از یک جریان .جریانی که از فیلمفارسیهای سخیف و مبتذل شروع میشود و به «زندگی خصوصی» و «من مادر هستم »میرسد...
و نکته دیگر اینکه باور کنید سینما ابزاری است بسیار قدرتمند که به واسطه آن میتوان نکتهای را ملکه ذهنی مخاطب کرد.
حالا دیگر در سینما کم نیستند فیلمهائی که ظاهرا پر از مفاهیم اخلاقی و شعاری هستند اما بعد از بیرون آمدن از سینما نه تنها آن شعارها در ذهن شما نمیماند که به واسطه ساخت هوشمندانه و استفاده درست از ابزار سینما بعد از بیرون آمدن از سالن سینما فقط یک نکته و یک جمله از آن در ذهن شما باقی خواهد ماند: تنفر از یک حکم اسلامی مثل قصاص، احساس دلسوزی و با یک زناکار، همذات پنداری با یک شرابخوار و ...
و همه اینها آرام آرام بدنه فرهنگ و ارزشها را میخورد و با ظاهری آراسته، چنان ساختار استوار ارزشها را فرو میریزد که تا به خودمان بیائیم خواهیم دید که چیزی از آن فرهنگ نمانده است و دیگر کاری هم نمیشود برایش کرد.
شاید همین آینده نگری و دقت نظر جماعت مذهبی هاست که باعث میشود آنها بیدرنگ و حتی با اتکا به تفسیرهای معتمدانشان به اعتراض بلند شوند و آماده شنیدن انواع و اقسام انگ ها شوند. تفسیرها و توجیه های مغرضانه ای از جمله اینکه کارشان سیاسی خطاب شود، بیسواد تلقی شوند و هزار و یک انگ دیگر .
حالا با تمام این توضیحات یکبار دیگر به فیلم فکر کنید . بعد از بیرون آمدن از سینماشعارهای باسمه ای و سطحی پردازش شده و ظاهراً اخلاقی «من مادر هستم» به یاد شما مانده است یا یک نکته و جریان با ناهمگون با اعتقادات شما ؟
- محمدرضا پارسا-فارس