(بسم الله الرحمن الرحیم)
حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در پنجمین روز سخنرانی خود با موضوع « سبک زندگی کجای دین ماست؟» که در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه تهران ایراد میشد، با بیان اینکه شخصيت و افكار انسانها تحت تأثير سبک زندگیشان است گفت: «در روانشناسي متوجه شدهاند كه بيش از اينكه رفتار انسانها تحتتأثير شخصيت باشد، شخصيت و افكار انسانها تحت تأثير رفتارشان است. شما گرايش و تفكري دارید ولي اين گرايش و تفكر در چه مدل رفتاري تجلي پيدا ميكند؟ آن رفتار، افكار و انديشه شما را باز توليد و بازسازي ميكند. ما اسير اعمال خود هستيم و اعمال ما روي ما اثر دارند.»
پناهیان با اشاره به توجه دشمنان به اهمیت سبک زندگی، به برنامهریزی یهود برای نفوذ از طریق تغییر سبک زندگی اشاره کرد و گفت: «در سبك زندگي است كه دشمنان ميتوانند انسانها را به بردههاي قدرتهاي بزرگ تبديل كنند. گرچه ظاهر مسأله، حقوقي، اجتماعي يا اقتصادي است ولي سبك زندگي در چنین مواردی رقم زده ميشود. آنها از طريق سبك زندگي، عقايد و افكار ما را عوض ميكنند. ... به عنوان مثال نيروي انتظامي اعلام کند ميخواهيم پيشنهاد پليس كودك را براي منع كودكآزاري به مجلس بفرستيم. اين خطر وجود دارد كه محقق شدن توصيۀ صهيونيستها براي از بين بردن پدرسالاري و مادرسالاري، از نتايج چنين قانوني باشد، تا ريشۀ فساد آبياري شود و ريشه معنويت خشكانده شود.»
بخشهایی از پنجمین جلسه این سخنرانی که در مسجد دانشگاه تهران ایراد شده است، را در ادامه میخوانید:
سبک زندگی ابزار استثمار و استعمار/ شخصيت و افكار انسانها تحت تأثير سبک زندگیشان است
· اگر چه در دين به جزئيات رفتاري، به عادات رفتاري و به نوع رفتار و سبك زندگي انسان اينقدر اهميت داده ميشود، اما تاكنون چنين اهميتي، غريب بوده است. خيلي از مردم توجه نداشتهاند به اينكه رفتار انسان، مدل لباس پوشيدن، مدل گفتگو، و مدل برنامهريزي براي زندگي، چقدر اهميت دارد و چرا دين تا این حد در جزئيات کارها دخالت كرده است.
· بسیاری از مردم، بعضی از مستحبات و حتي واجبات ديني را برنميتابيدند و تحمل نميكردند، چون آنها را اموري نميدانستند كه ضروري باشد تا دين در آنها دخالت بكند. سؤال این گروه از مردم این است که آیا حتماً بايد پشت سر اين امور، اعتقادات عميق ديني باشد؟ آیا در آينده، باید قيامتي به اين عظمت در انتظار اعمال ما باشد كه بفرمايد: فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ (سوره زلزال،آیات7و8)؟ بسیاری از مردم تاكنون اين مطلب را مبالغهآميز تصور ميكردند كه دين اين همه به رفتار بپردازد.
· شايد در حدود 100 سال اخير كه توجه به موضوع سبك رفتار بيشتر شده است، مردم متوجه شدهاند كه نوع رفتار ما خيلي اهميت دارد. اين اهميت را وقتي بيشتر متوجه شدهاند كه معلوم شده به واسطه نوع رفتار و سبك زندگي، استثمار و استعمار ميشوند. به واسطه نوع رفتار، افكارشان توسط ديگران اداره ميشود. کسانی هستند که سبك زندگي را تعيين و به آنها تلقين ميكنند.
· در روانشناسي متوجه شدهاند كه بيش از اينكه رفتار انسانها تحتتأثير شخصيت باشد، شخصيت و افكار انسانها تحت تأثير رفتارشان است. شما گرايش و تفكري دارید ولي اين گرايش و تفكر در چه مدل رفتاري تجلي پيدا ميكند؟ آن رفتار، افكار و انديشه شما را باز توليد و بازسازي ميكند. ما اسير اعمال خود هستيم و اعمال ما روي ما اثر دارند. بدين ترتيب است كه سبك رفتار براي دين اهميت پيدا ميكند. امروزه مردم متوجه شدهاند كه براي سبك رفتار آنها برنامهريزي میشود و اگر خودشان برنامهريزي نكنند، براي سبك زندگي آنها برنامهريزي خواهد شد و ميشود.
وظیفۀ طراحان ساختارهای اجتماعی برای سبک زندگی/ سبک زندگی یکی از راههای نفوذ صهیونیسم/ تأثیر پلیس کودکآزاری در سبک زندگی
· به همین دلایل، طراحان نظامهاي اجتماعي بايد مراقب باشند. حقوقداناني كه نظامهاي حقوقي را طراحي ميكنند، اقتصاددانان كه نظامهاي اقتصادي و معيشتي مردم را طراحي ميكنند بايد مراقب باشند كه مردم را به چه رفتاري عادت ميدهند؟ در سبك زندگي است كه دشمنان ميتوانند انسانها را به بردههاي قدرتهاي بزرگ تبديل كنند. گرچه ظاهر مسأله، حقوقي، اجتماعي يا اقتصادي است ولي سبك زندگي در چنین مواردی رقم زده ميشود.
· به عنوان مثال نيروي انتظامي اعلام کند ميخواهيم پيشنهاد پليس كودك را براي منع كودكآزاري به مجلس بفرستيم. اين خطر وجود دارد كه محقق شدن توصيۀ صهيونيستها براي از بين بردن پدرسالاري و مادرسالاري، از نتايج چنين قانوني باشد، تا ريشۀ فساد آبياري شود و ريشه معنويت خشكانده شود.
· نبايد اعضاي محترم شوراي نگهبان يك نگاه جزئينگر داشته باشند و بگويند از نظر شرعي وجود يك خط تلفن كه اگر پدري بچهاش را زد، بچه بتواند تماس بگيرد و اطلاع بدهد؛ از نظر شرعي اشكال ندارد. در حالیکه در مقام طراحي نظام، چنین کاری بدتر از هزار تا حرام ديگر است. تو داري سبك زندگي را عوض ميكني. پس با جزئيات رفتاري كه دين به آن اهميت داده است چه كار ميكني؟ اينجاست كه موضوع سبك زندگي براي طراحان نظام انساني و اسلامي كه ميخواهند با تمدن صهيونيستي غرب مقابله كنند، موضوع مهمي ميشود. يكي از راههاي مهم نفوذ صهيونيسم، سبك زندگي است و ما نبايد چشم و گوش بسته سراغ اين مقوله برويم و سبك زندگيها را از آنها بپذيريم. آنها از طريق سبك زندگي، عقايد و افكار ما را عوض ميكنند.
برای اصلاح سبک زندگی، نیاز به برداشت نظاممند از احكام جزئي اسلام داریم
· برای اصلاح سبک زندگی و پرهیز از سبک زندگی غربی، باید برداشت نظاممند از احكام جزئي اسلام داشته باشيم. درحالي كه خيليها در این مقوله اصلاً سراغ دين نميروند كه ببينند فهرست حرفهاي دين چيست و چه چيزهاي دیگری به ما تحميل شده است؟ و به چه مواردي بيتوجه هستيم؟ با دانستن چنين مواردي است كه ضروري ميشود برداشت نظاممند از احكام جزئي اسلام داشته باشيم. اگر برداشت نظاممند داشته باشي، يك حكم را جدي ميگيري و يك شهر و يك زندگي متفاوت ميشود.
بهترین شغل مرد، شغلی است که هنگام غروب خانه باشد
· مثلاً گفتهاند كه بهترين شغل مرد، شغلي است كه صبح که از خانه رفت بيرون، غروب بيايد خانه. دين به جزئياتي در سبك زندگي پرداخته است ولي الان چيزهاي ديگري به ما تحميل شده است.
چگونه «خرید کردن از مغازه نزدیک منزل»، باعث کاهش جرم در یک محله میشود؟
· يا فرمودهاند براي معامله كردن، بايد به همسايه اولويت بدهي. خريد كردن از مغازه نزديك سركوچه مستحب است. اثر چنين توصيهاي، شكلگيري محله است. شكلگيري محله و برقراري ارتباطات همسايهاي(با توجه به توصیههایی که در مورد همسايه شده است) و بعد قوام پيدا كردن محلهها در زندگي شهري، يك نتيجهاش اين است كه با نزدیکتر و صمیمیتر شدن افراد یک محله، میزان جرم در آن محله و بعد در مجموع محلهها و در سطح شهر کاهش مییابد و به چنين حجم و تعدادي از قضات دادگستري و نيروي انتظامي نياز نيست.
افزایش بیرویۀ قوانین، تأثیر منفی بر روی سبک زندگی میگذارد
· یکی از اشتباهاتی که برای اصلاح رفتار انسانها صورت گرفته این است که تعداد قوانین و مقررات را زیاد کردهاند، در حالی که زياد كردن تعداد قوانين و آئيننامهها براي اصلاح جامعه، اشتباه بزرگي است. قانون اضافه شود، بايد قاضي هم اضافه شود. قاضي اضافه شود، بايد پليس هم اضافه شود. پليس زياد شود، بايد زندان هم زياد شود. و اين كار چقدر آثار منفي بسیاری دارد. به علاوه چه كسي در اين شرايط ميتواند رشد كند؟ سبك زندگي در همه ابعاد فردی و اجتماعیاش فوقالعاده موضوع مهمي است.
تأثیر منفی بیحجابی بر سبک زندگی، و علت اجباری شدن حجاب/ رعایت حجاب، رعایت ارزشهای انسانی است
· يكي از مصاديق سبک زندگی، حجاب است. ولی هنوز در هواپيماها ميگويند براي احترام به «ارزشهاي اسلامي»، خواهش ميكنيم خانمها حجاب خودشان را رعايت كنند. یا در كميته انضباطي دانشگاهها، وقتي ميخواهند به خانمي كه حجاب خودش را رعايت نكرده تذكر بدهند، به او ميگويند شما «ارزشهاي اسلامي» را رعايت نكردهاي. آيا حجاب ربطي به حيات اجتماعي و انسانيت نداشته است؟ که مثلاً گفته شود شما ارزشهای انسانی را رعایت نکردهای؟ آيا اين عبارت تعريض به دين نيست كه ما كه نميفهميم چرا حجاب لازم است. حالا ديگر اسلام گفته! رعايت كن ديگر!
· برای فهمیدن اهمیت حجاب در سبک زندگی میتوان آن را با نماز هم مقایسه کرد. اگر چه نماز مهمتر از حجاب است، ولي كسي به نماز خواندن وادار نشده است. اين بيان، به معنای بيارزش دانستن حجاب نيست، ولي اينكه حجاب اجباري شده ولي نماز اجباري نشده است، به اين دليل است كه حجاب به سبك زندگي ربط بيشتري پيدا ميكند و سبك زندگي موضوع مهمي است.
توجه به میزان خواب و خوراک، یکی از موارد مهم در سبک زندگی است
· اجازه بدهيم دين در مورد ظواهر نظر بدهد. دين آثار هر رفتار را بهتر ميداند. رفتار ما، انديشه ما را ميسازد. فكر ما را درست ميكند. رفتار روي انديشه تأثيرگذار است. در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که زیاد بودن خواب، در نتیجه زیاد نوشیدن است و زیاد نوشیدن، در اثر پرخوری است و زیاد خوردن و زیاد آشامیدن نفس را از طاعت بازمیدارند و باعث قساوت قلب شده و مانع تفکر و خشوع میشوند.(كَثْرَةُ النَّوْمِ تَتَوَلَّدُ مِنْ كَثْرَةِ الشُّرْبِ وَ كَثْرَةُ الشُّرْبِ تَتَوَلَّدُ مِنْ كَثْرَةِ الشِّبَعِ وَ هُمَا يُثَقِّلَانِ النَّفْسَ عَنِ الطَّاعَةِ وَ يُقْسِيَانِ الْقَلْبَ عَنِ التَّفَكُّرِ وَ الْخُشُوع؛ مستدرک الوسایل/5/123).
· در خاطرات آيتالله العظمي بهجت هست كه وقتي از ايشان ميپرسيدند چه كار كنيم زياد نخوابيم؟ در جواب میفرمودند: گاهی نشسته بخوابيد. راستی مگر زیاد خوابيدن چقدر بد است؟ اينها سبك زندگي است. ايشان خودشان هم گاهی نشسته ميخوابيدند. پزشکی ايشان را معاينه كرده بود و سلامتی ايشان را تأیید کرده بود ولي پرسيده بود چرا اين ناي ايشان این قدر خشك و به هم چسبيده است، ايشان غذا چي ميخورند؟ آقازاده ايشان میفرمود: يك بار يا دو بار نان و چايي در روز ميخوردند. هفته آخر عمر شريفشان هم تقريباً چيزي نخوردند. توجه به خوراك، يك عامل براي تعيين سبك زندگي است. البته عوامل ديگري مانند سليقه، عاطفه و ... هم در تعیین سبک زندگی وجود دارد.
عمل، دارای تأثیر بالایی بر اندیشه و عقاید است
· بحثهاي زيادي در مورد سبك زندگي مطرح است ولي ميخواهیم در مورد اثر رفتار روي انديشه و عقايد، به نکات بیشتری توجه کنیم. حضرت علی(ع) میفرمایند: «إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مِنْهُم؛ اگر نميتواني حليم باشي، اداي آدمهاي حليم را دربیاور. در سبك رفتارت حلم را نشان بده، كم است كسي كه شبيه قومي شود و مثل آنها نشود.» (نهجالبلاغه/حکمت207) تو رفتارت را شبيه آنها كردي، احوالت هم شبيه آنها ميشود. افكار و عقاید فقط در كلاس معارف درست نميشود. در سبك رفتار و با رعايت جزئيات آن است كه درست ميشود.
· آیه قرآن هم میفرماید: ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُن(سوره روم، آیه 10). اين آيه را حضرت زينب(س) در مقابل يزيد خواند؛ وقتي كه يزيد ميگفت وحي و قرآن و نبوت دروغ است. يعني: يزيد! تو ميداني چرا آيات الهي را تكذيب ميكني؟ چون رفتارت بد است، بوزينه بازي؛ اهل شرب خمری و رفتارت عقيدهات را درست كرده است.
اول بايد رفتار بچه را اصلاح كرد يا اول افکار و عقايد او را؟
· اول بايد رفتار بچه را اصلاح كرد يا اول عقايد او را؟ اول بايد افكار او را درست كنيم يا رفتار او را؟ اول بايد احوال او را درست كنيم يا رفتار او را؟ از هفت سالگي زمان تنظيم رفتار است، نوبت تنظيم افكار نيست. بر اساس روایات، از 7 سالگي بايد ادب را به بچه آموخت. يكي از اين ادبها، ادب نسبت به پروردگار است. بچهای که از 14 سالگي ميخواهد عبد خدا شود، از 7 سالگي بايد ادب عبد بودن را به او آموخت؛ مانند ادبي كه سربازها در پادگانها ميآموزند. سربازی كه به پادگان ميرود، به او ياد ميدهند كه ادب نظامي را رعايت كند، چون و چرا هم ندارد.
· در رفتار بچههاي 3، 4 ساله نگاه كنيد. اكثراً در بازيهايشان اداي كساني را درميآورند كه ديسيپلين ويژه نظامی دارند. معمولاً اداي پليسها را در ميآورند. چرا؟ چون پليس رفتار خاصي انجام ميدهد. اين نشانۀ علاقۀ بچهها به ادب است. با اين كار در واقع ميپرسند كه خب من جلوي چه كسي بايد سلام نظامي بدهم و به چه کسی ادب و احترام بگذارم؟ و نماز و ادب در مقابل خداوند، بهترین فعلی است که باید بیاموزند. بچه ابتدا سبك زندگي نياز دارد. رفتارش درست باشد، اميد است كه افكارش هم درست شود. از رفتار بايد شروع كرد.
در سبک زندگی مقلد کفار نباشیم/ یهود از طریق هالیوود برای ما سبک زندگی درست میکند
· صهيونيستها خيلي رذل هستند و مثل آب خوردن آدم ميكشند و در اوج رذالت، جرياني به نام هاليوود را هدايت ميكنند. يهود در حالي كه غيريهود را حيوان ميداند، از طريق هاليوود براي ما سبك زندگي درست ميكند. یعنی همان آدمهاي كثيف به ما ميگويند اينطوري زندگي كن. دانشگاههاي ما را مختلط ميكنند، در حالی که در جوامع یهود محیط زنان از مردان تفکیک میشود.
· فيلم «غريبهاي در ميان ما» را نگاه كنيد، در اتوبوس بين دخترها و پسرها پرده ميكشند و معتقدند حيوانات بايد مختلط باشند، ولی ما آدم هستيم. چرا در جوامع يهودي غرب زن و مرد اين قدر از هم تفكيك ميشوند؟ در همان فيلم نشان ميدهد كه خاخام يهودي با یک دختر كارآگاه دست نميدهد و طوري نگاه ميكند كه گویی اين فرد شعور ندارد كه بفهمد نبايد زن و مرد با هم دست بدهند. آنوقت برای ما نسخۀ یک سبک زندگی مختلط میپیچینند
· ما نباید سبک زندگی خود را از دشمنان بگیریم. در روايتی از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند اين نصرت خدا براي بندگان خوبش كافي است كه ببينند دشمن خدا، گناه ميكند. (كَفَى الْمُؤْمِنَ مِنَ اللَّهِ نُصْرَةً أَنْ يَرَى عَدُوَّهُ يَعْمَلُ بِمَعَاصِي اللَّهِ؛ صفات الشیعه/37). انگار خداوند متعال بفرماید: تو ديدي دشمن من گناه ميكند پس تو گناه نكن. اگر آنها در سبك زندگی دینی فقط بتوانند همین غيرت ديني تو را از بين ببرند، همه هستي تو را گرفتهاند. آن وقت اسلام براي اينكه غيرت ديني تو حفظ شود، ميگويد حرام است قيافهات را شبيه كفار بكني. شباهت به كفار حرام است.