(بسم الله الرحمن الرحیم)
فیلم آدمکش آمریکایی (American Assassin) به کارگردانی مایکل کوستا که چندی پیش در آمریکا اکران گردید، بار دیگر "ایرانهراسی" را به پردههای سینما برگرداند تا ثابت کند که توافق هستهای میان ایران و گروه 1+5، ذرهای برای هالیوود جایگاهی ندارد و علیرغم اینکه صلحآمیز بودن فعالیت هستهای ایران در مجامع بینالمللی اثبات گردیده، اما هالیوود همچنان مصمم است که نشان دهد ایران بهدنبال به دست آوردن بمب هستهای برای از بین بردن مردن دنیا است.
داستان فیلم آدمکش آمریکایی درباره مرد جوانی به نام میچ رپ (با بازی دیلن اوبراین) است که با نامزد خود به یک سفر تفریحی رفتهاند و قصد ازدواج دارند؛ در حالی که این زوج لب ساحل دریا در حال تفریح هستند، ناگهان تروریستهای مسلمان افراطی که شبیه گروه داعش به تصویر کشیده شدهاند، به ساحل حمله میکنند و شبیه حمله تروریستی دو سال پیش در سواحل تونس، شروع به کشتار مردم میکنند که نامزد رپ نیز در این حادثه کشته میشود. ماجرا در اینجا به چند سال بعد میرسد و رپ را در حال آموزش دیدن رزمی و نظامی شبیه فیلمهای رمبو و فرانکی برای انتقامگیری میبینیم که در نهایت برای موفقیت بیشتر در کشتن تروریستها، جذب یک تیم مخفی نظامی از آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا یعنی سی.آی.ای (CIA) میشود.
در ادامه داستان از یکی از تاسیسلت هستهای روسیه یک .... یک محموله پلوتونیوم دزدیده میشود و قرار است به یک مشتری بینالمللی فروخته شود تا او بتواند آن را به بمب اتمی تبدیل کند. برخورد با این موضوع به این تیم مخفی نظامی سی.آی.ای (CIA) به رهبری استن هورلی (با بازی مایکل کیتون) سپرده میشود که رپ نیز عضو این تیم است تا بتوانند این عملیات را خنثی کنند. از اینجا به بعد دیگر نام کشور ایران وسط کشیده میشود و جالب آنکه وزیر دفاع و فرمانده نیروهای مسلح ایران که مخالف برجام معرفی میشوند، مشتری اصلی این محموله پلوتونیوم دزدی هستند تا برای ساخت بمب هستهای به منظور نابودی یهودیها استفاده کنند.
فیلم آدمکش آمریکایی (American Assassin) که اقتباسی از سری کتابهای 15 جلدی با همین نام، به نویسندگی وینس فلین است، نتوانسته رضایت طرفداران جدی فیلمهای اکشن را جلب کند؛ تهیهکنندگان «آدمکش آمریکایی» بهدنبال ساخت یک فیلم در سطح سری فیلمهای «جیسون بورن» بودهاند، اما سناریو امنیتی ضعیف فیلمنامه به همراه صحنههای اکشن معمولی اجازه مقایسه شدن با فیلمهای «جیسون بورن» را نمیدهد.
از طرفی دیگر در قسمت ایرانهراسی اثر مایکل کوستا، با اینکه در انتهای فیلم نشان داده میشود که سیستم اطلاعاتی ایران در حال مبارزه با این دو فرمانده خاطی نظامی است، اما این سوژه به همراه دیالوگها و همچنین پایانبندی اغراق شده ضدایرانی، بستری را جهت هرگونه حمله و تهمت زدن و همچنین القای حس بیاعتمادی به ایران در طول فیلم فراهم میکند، به گونهای که تصویر تنفرانگیزی از ایران به نمایش گذاشته میشود و ایرانیها را تروریستهایی نشان میدهد که بهدنبال دستیابی به سلاح هستهای هستند.
البته سناریوی ضدایرانی این فیلم نیز همانند سناریو امنیتی آن ضعف بزرگی دارد؛ به عنوان مثال وزیر دفاع به ایتالیا سفر میکند و بدون هیچ کانال واسطهای به محل ساخت بمب اتم میرود تا شخصا آن را از دزدهای بینالمللی خریداری کند! فیلمساز حتی برای اینکه القا کند که ایران رسالت دینی برای نابود کردن اسرائیل و در واقع بشر دارد، یک دیالوگ برای وزیر دفاع ایران اختصاص داده که از فرد فروشنده محموله پلوتونیوم میپرسد که آیا شما نماز میخوانید؟!
سکانس انتهایی فیلم نیز آخرین تلاش برای ضربه به چهره ایران است؛ آخر فیلم تیم ایرانی خریدار بمب اتم، بهدست سرباز سابق نیروی دریایی ارتش آمریکا کشته میشوند تا وی بتواند از این بمب برای انتقام شخصی علیه ناوگان دریایی این کشور استفاده کند که در انتها نیز با قهرمانبازی رپ جلوی آن گرفته میشود؛ سپس بار دیگر چهره فرمانده نیروهای مسلح ایران به تصویر کشیده میشود، اما این بار وی در قامت نامزد ریاست جمهوری نشان داده میشود که بهدنبال شروع دوباره برنامه هستهای ایران است و در برابر دوربینهای تلویزیونی اعلام میکند که ما میخواهیم آمریکا را نابود کنیم!
منازعه سیاسی آمریکا با ایران فراز و نشیبهای زیادی داشته، اما ایراد اتهامات مختلف از سوی آمریکا از جمله زدن برچسب تروریسم دولتی به ایران همیشه از ابتدای انقلاب تا کنون در دستور کار مقامات آمریکایی قرار داشته و هالیوود نیز به عنوان یکی از پیادهنظامهای اصلی قدرت نرم آمریکا بهدنبال اقناع افکار عمومی جهت تایید سیاستهای آمریکا حرکت کرده است.
توافق هستهای یا همان برجام نیز نتوانست سرعت ساخت محصولات ضدایرانی هالیوود را کم کند و بعد از برجام نیز فیلم و سریالهای هالیوود مانند «جوخه انتحار»، «سپتامبرهای شیراز»، خانم وزیر، هوملند و غیره نقش اصلی را در دو سال اخیر جهت معرفی ایران و ایرانی به عنوان تروریستهایی که برای جهان خطرناک هستند، به عهده داشته و بهدنبال نهادینه کردن چهره منفور از ایران نزد افکار عمومی هستند.
فیلم آدمکش آمریکایی نیز با اینکه به علت ضعیف بودن نتوانست فروش خیلی بالایی در گیشه داشته باشد و همچنین رضایت منتقدان را برآورده کند، اما به هر حال آخرین فیلم ضد ایرانی هالیوود نیز نخواهد بود و باید منتظر تولیدات بیشتر ضدایرانی هالیوود باشیم.