Quantcast
Channel: افشای صنعت سینما و هالیوود - جنبش سایبری 313 l ظهور , آخرالزمان , مهدویت , جنگ نرم , امام زمان (عج)
Viewing all articles
Browse latest Browse all 364

نگاهی به فیلم سینمایی «شش روز»; این‌بار انگلیسی‌ها سفارت ایران در لندن را اشغال کردند

$
0
0

(بسم الله الرحمن الرحیم)

فیلم «شش روز» ساخته انگلیس، روایت دلخواه خود را از حادثه اشغال و گروگانگیری سفارت ایران در لندن ارائه می‌کند تا پرونده ظن همکاری دولت انگلیس با رژیم بعثی عراق برای همیشه بسته شود.

 فیلم سینمایی "شش روز" (6 Days) چند ماه پیش در جهان اکران شد؛ این فیلم ساخته کشور انگلیس و نخستین فیلم سینمایی درباره اشغال سفارت ایران در لندن در سال 1980 (1359) است. این واقعه که موجب شهادت دو نفر از اعضای سفارت ایران شده، کمتر در رسانه‌های ایران به آن توجه گردیده تا اینکه بعد از 37 سال انگلیسی‌ها دست به کار شده و خود روایتگر این حادثه تروریستی شدند.

فیلم سینمایی 'شش روز' ساخته کشور انگلیس، در مورد حادثه تروریستی اشغال سفارت ایران در لندن در سال 1359 است

 

داستان اشغال سفارت

فروردین ماه 1359 بود که شش مرد عرب‌تبار با تابعیت ایرانی، سوری و عراقی از بغداد رهسپار لندن شدند. آن‌ها قبل از عزیمت به لندن تحت نظارت یک افسر بعثی به نام سامی محمدعلی، در زمین تمرین تیراندازی سازمان جورج حبش در حومه بغداد تمرین کرده بودند. سامی محمدعلی در لندن به آن‌ها پیوست و همان اسلحه‌ها ‌را که از طریق پست سیاسی سفارت عراق به‌ لندن آورده شده بود را در اختیار آن‌ها گذاشت تا پس از بررسی نقشه سفارت ایران، حمله به سفارت را آغاز کنند.

ساختمان سفارت ایران در لندن

ساعت ده صبح روز دهم اردیبهشت ۱۳۵۹، سفارت جمهوری اسلامی ایران در در محله پرنسس گیت لندن به اشغال این ۶ مرد مسلح درآمد. این حادثه به فاصله چند روز پس از دخالت نظامی آمریکا در طبس‌، به وقوع پیوست‌. مهاجمان خود را اعضای "جبهه دموکراتیک انقلابی برای آزادی عربستان [عنوانی مجعول برای خوزستان]" می‌نامیدند. البته بنا بر گزارش‌ها این افراد خود را گاهی اعضای "خلق عرب مسلمان ایران" نیز معرفی کرده بودند. به‌گفته پلیس انگلیس این افراد با پاسپورت عراقی از بغداد وارد این کشور شده بودند.

گروگان‌های سفارت، آقای دکتر افروز (کاردار سفارت) و خبرنگار بی‌بی‌سی (آقای هریس) و پلیس دیپلماتیک سفارت (آقای لوک)، از طرف تروریست‌ها در حال مذاکره با پلیس انگلیس

 این افراد پس از اشغال سفارت‌، جمهوری اسلامی ایران را متهم به «سرکوب خلق‌های غیر فارس‌» کرده و خواستار خودمختاری خوزستان (با نام مجعول عربستان‌) و همچنین آزادی تعدادی از بازداشت‌شدگان عرب زبان ایران شدند. آنان تهدید کردند که اگر خواسته‌هایشان عملی نشود، دیپلمات‌های ایران را خواهند کشت‌. افراد مسلح در این عملیات‌، ۲۶ نفر از جمله ۱۷ کارمند سفارتخانه‌، ۸ نفر مراجعه کننده و یک مأمور نگهبان انگلیسی را به گروگان گرفته بودند. اشغال سفارت ایران ۶ روز به درازا کشید. در طول این حادثه دوتن از اعضای سفارت به نام‌های عباس لواسانی و دکتر علی اکبر صمدزاده توسط افراد مسلح به شهادت رسیدند. در نهایت نیز با حمله نیروهای سرویس ویژه انگلیس (SAS) به سفارت‌خانه، آنها 5 مرد مسلح را کشته و یک تن دیگر از آنان به نام "فوزی بداوی نژاد" را بازداشت کردند.

تصویری از عملیات نیروهای ویژه انگلیس در سفارت ایران

روایت انگلیسی برای فرار از اتهام

کارگردان انگلیسی فیلم "شش روز" به نام «توآ فریزر» (Toa Fraser)، بسیار هوشمندانه شخصیت اول را از داستان فیلم حذف کرده تا فیلم فقط یک قهرمان نداشته باشد؛ بلکه در واقع این فیلم چند قهرمان دارد که در راس آنها مارگارت تاچر نخست وزیر وقت انگلیس است که او را در این فیلم بدون آنکه چهره‌اش به نمایش درآید، فردی بسیار سیاست‌دان معرفی می‌کند که با تصمیمات درستش موجب ختم غائله اشغال سفارت ایران می‌شود. قهرمان بعدی فیلم پلیس اسکاتلندیارد است که آنها را نیروهای زبده‌ و متعهد به کار نشان می‌دهد که توانستند اوضاع را تحت کنترل خود دربیاورند و پلیس مذاکره‌کننده با تروریست‌ها نیز بسیار حرفه‌ای صحبت و با آنها بازی می‌کند تا بتواند از هزینه عملیات رهایی گروگان کم کند.

در نهایت نیز قهرمان آخر یعنی نیروهای سرویس ویژه انگلیس (SAS) هستند که بسیار حرفه‌ای و کار بلد معرفی می‌شوند که توانستند عملیات رهایی گروگان را تقریبا با موفقیت انجام دهند.

فیلم "شش روز" شخصیت اول را از داستان فیلم حذف کرده تا فیلم فقط یک قهرمان نداشته باشد؛ در واقع این فیلم سه قهرمان به مخاطب معرفی می‌کند: مارگارت تاچر نخست وزیر وقت انگلیس، پلیس اسکاتلندیارد و نیروهای سرویس ویژه انگلیس (SAS)

 

توضیحات بالا روایت انگلیسی‌ها از ابتدا تا انتهای اشغال سفارت ایران است؛ روایتی که کمی با روایت گروگان‌های ایرانی متفاوت است. این تفاوت در روایت، بر سر اتفاقی است که پای انگلیسی‌ها را به عنوان یکی از مظنونان پشت پرده این اقدام تروریستی به وسط می‌کشد.

 به این تفاوت توجه کنید: یکی از گروگان‌های ایرانی به نام آقای دکتر غلامعلی افروز که کاردار وقت سفارت بود، با بیان این که "کاملا روشن بود که دولت انگلیس علاقمند بود این واقعه (اشغال سفارت) ادامه پیدا کند"، عملیات رهایی گروگان توسط نیروهای ویژه را این‌گونه شرح می‌دهد: «دیدیم نیروهای ویژه (SAS)، همگی مسلح با آخرین تجهیزات نظامی ریختند و گروگانگیرها به طرف اتاق دویدند. دستمال سفید نداشتند و پیراهن‌ها و زیر پیراهن‌هایشان را درآوردند و دست‌های خود را به نشانه تسلیم بالا بردند، اما متاسفانه نیروهای انگلیس آنها را کشت و زنده به گور کرد. دو تا از آنها را در اتاق ما کشت و دو تا را در راهرو. آن را که در اتاق بود، رو به دیوار کرد و با اسلحه به مخچه‌اش زد و از عقب کشت. فقط یکی‌شان که اسمش علی فوزی و نگهبان اتاق بود، اسلحه‌اش را پرت کرد و قاتی ما شد. نمی‌دانستند کدام است. تازه آنجا فهمیدند او تروریست است. دیگر به دلیل حضور خبرنگارها نتوانستند علی فوزی را نیز بکشند».

گروگان‌های شاهد اعلام می‌کنند که نیروهای ویژه با اینکه می‌توانستند تروریست‌ها را به دلیل تسلیم شدنشان، زنده دستگیر کنند، اما با توجه به دستوری که از بالا گرفته بودند، آنها را کشتند

پیتر تیلور نیز طی مقاله‌ای در روزنامه گاردین درباره آخرین بازمانده تروریست‌ها چنین نوشت: «فوزی‌ نژاد تنها فرد مسلحی بود که از حمله نیروهای ویژه جان سالم به‌در برد. وی پس از شناسایی توسط یکی از سربازان نیروی ویژه به درون ساختمان برده شد تا در آنجا کشته شود. اما ظاهراً وی پس از اطلاع از اینکه حمله به‌صورت مستقیم از تلویزیون پخش می‌شود، از این تصمیم منصرف شد».

این گروگان‌گیر، پس از دستگیری و محاکمه غیرعلنی در دادگاه عالی لندن به مجازات حبس ابد محکوم شد و در زندانی شدیداً تحت کنترل، در منطقه سافولک به حبس رفت. او در نوامبر سال 2008 میلادی آزاد شد، اما به ایران استرداد نشد. به‌جای آن، اکنون با حمایت دولتی مخفیانه در انگلیس زندگی می‌کند. دولت ایران که دو تن از دیپلمات‌هایش را در این حمله تروریستی از دست داد، هیچ‌گاه نتوانست از حق قانونی خود برای دسترسی و بازجویی از این تروریست و حتی حضور در دادگاه برخوردار باشد.

گاردین: فوزی‌ نژاد تنها تروریست مسلحی بود که از حمله نیروهای ویژه جان سالم به‌در برد. وی پس از شناسایی توسط یکی از سربازان نیروی ویژه به درون ساختمان برده شد تا در آنجا کشته شود. اما ظاهراً وی پس از اطلاع از اینکه حمله به‌صورت مستقیم از تلویزیون پخش می‌شود، از این تصمیم منصرف شد

 

روایت انگلیسی فیلم "شش روز" اما بسیار متفاوت از شاهدان است؛ در فیلم تروریست‌ها در حال تیراندازی به نیروهای ویژه کشته می‌شوند و حتی پلیس محافظ سفارت ایران که به گروگان گرفته شده بود، در حال درگیری با "سلیم" رهبر تروریست‌ها به نمایش درمی‌آید که در تضاد با روایت شاهدان است.

گروگان‌های شاهد اعلام می‌کنند که نیروهای ویژه با اینکه می‌توانستند تروریست‌ها را به دلیل تسلیم شدنشان، زنده دستگیر کنند، اما با توجه به دستوری که از بالا گرفته بودند، آنها را کشتند. این تفاوت روایت فقط حاکی از یک موضوع است: انگلیس هیچ‌گاه نمی‌خواست که این گروگان‌گیرها زنده بمانند، زیرا آنها اسراری را می‌دانستند که دولت مارگارت تاچر خواهان افشای آنها نبود. و همچنین به‌دلیل اختفای تنها بازمانده این عملیات و مخالفت‌ دولت انگلیس با برگزاری دادگاه علنی، هیچ‌گاه پشت پرده این موضوع روشن نشد و به تبع آن دولت انگلیس مورد هیچ اتهامی قرار نگرفت.

انگلیس هیچ‌گاه نمی‌خواست که این گروگان‌گیرها زنده بمانند، زیرا آنها اسراری را می‌دانستند که دولت مارگارت تاچر خواهان افشای آنها نبود

"کنترل روایت‌" در دستان انگلیسی‌ها، به دلیل کم‌کاری اهل هنر و سینمای ایران

تسخیر قلب و ذهن مخاطب، عصر کنونی را به "نبرد روایت‌ها" تبدیل کرده به گونه‌ای که هر جریانی که بتواند "روایت" خود را از ایدئولوژی، مفاهیم و اتفاق‌های جاری در ذهن مخاطبان خود غالب کند، او قدرت برتر را در دست خواهد داشت.

اکنون در سایه کم‌کاری اهل هنر و سینمای ایران که می‌توانستد با توجه به موضوع اشغال سفارت ایران، یکی از سندهای مظلومیت جمهوری اسلامی را به‌صورت یک فیلم یا سریال برای مخاطبان ایرانی و حتی خارجی ارائه کنند، انگلیسی‌ها بعد از 37 سال اقدام به ساخت فیلم "شش روز" کرده تا ظن همکاری انگلیس با رژیم بعثی عراق برای همیشه از بین برود و حتی وجهه حکومتی و امنیتی دولت خود را تقویت کنند.

عکس: ساختمان سفارت ایران پس از عملیات رهایی گروگان
انگلیسی‌ها به خوبی می‌دانند که استفاده از "کنترل روایت‌" به‌ویژه در حوزه رسانه، یکی از پرقدرت‌ترین ابزارها برای "مدیریت ذهن مخاطب" است

انگلیسی‌ها به خوبی می‌دانند که استفاده از "کنترل روایت‌" به‌ویژه در حوزه رسانه، یکی از پرقدرت‌ترین ابزارها برای "مدیریت ذهن مخاطب" است، به‌طوری که فرستنده پیام با انتقال مفاهیم و اخبار جهت‌دار، روایت خود از اتفاقات را در ذهن‌ها می‌نشاند؛ اما متاسفانه هنوز در ایران اهمیت "روایت" به خوبی درک نشده است.

هنوز موضوعات زیادی از اتفاقات تروریستی علیه ملت ایران نظیر حمله ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی وجود دارد که می‌توان برای آنها فیلم و سریال ساخت و زودتر از دیگران، "کنترل روایت‌" آن اتفاقات را به دست گرفت.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 364

Trending Articles