(بسم الله الرحمن الرحیم)
بر خلاف تصور عامه در مورد عدم
شناخت غربی ها از امام زمان و نداشتن مطالعه و تحقیق دقیق درباره ایشان، هر
از گاهی در فیلم های هالیوودی، شاهد تولید آثاری هستیم که نه تنها از
اطلاعات بالای اصحاب رسانه غربی در این باب پرده برداری می کند، بلکه نشان
از عمق دقت و تحقیق آن ها در این زمینه دارد.
به عنوان نمونه بارز این
ادعا می توان به قسمت جدید اثر سینمایی محبوب و پر طرفدار "مردان ایکس:
آپوکالیپس" (X-Men: Apocalypse) اشاره کرد که در آن به شکلی واضح و علنی به
مقوله ظهور و حواشی آن پرداخته و سعی کرده تا چهره ای مخدوش و ترسناک از
امام زمان ارائه دهد.
داستان فیلم در مورد اَبر انسانی به نام "اِن صباح
النور" (آپوکالیپس) است که در مصر باستان به عنوان خدای "رَع"مورد پرستش
است و قصد دارد تا طی مراسمی، با تعویض جسم خود با جسمی خاص و نامیرا، خود
را تا ابد جاودانه نماید.
اما در این میان، مخالفان وی دست به کار شده و
طی عملیاتی غافلگیرانه، مراسم تعویض جسم را مورد حمله قرار داده و در
نهایت، موجب تخریب معبد و دفن شدن (غیبت) اِن صباح النور در زیر آوار می
شوند.
پیش از ادامه داستان و شروع تحلیل، لازم است که ابتدا کمی با شخصیت اِن صباح النورو رَع آشنا شویم.
اِن صباح النور کیست؟
آپوکالیپس
یا اِن صباح النور، شخصیتی خیالی و شروری بزرگ در سری کتابهای کامیک
منتشر شده توسط شرکت مارول کامیکس (Marvel Comics) است. این شخصیت، توسط
لوئیس سیمونسون (Louise Simonson) و جکسون گایس (Louise Simonson) خلق شده
است. او جهشیافتهای نامیرا است که اغلب به عنوان یکی از ضدقهرمانهای
اصلی مجموعه مردان ایکس به شمار میرود.
رَع کیست؟
رَع
مهمترین خدای مصر باستان و تجسم شخصت آفتاب یا نیمروز است. از دید مردم
شهر هلیوپلیس، او خود را به وسیله آب باستانی که از نون «Nun» سرچشمه
میگرفت یا از نخستین گل نیلوفر آبی آفریده است. او سپس هوا، شو (Shu) و
رطوبت، تفنوت (Tefnut) را آفرید که موجب پدید آمدن خدای زمین، جب (Geb) و
الهه آسمان، نات (Nut) شد. وی به شکل مردی با سر شاهین نشان داده میشود که
عصای سلطنتی را به یک دست، و اَنخ (نماد زندگی) را به دست دیگرش گرفته
است.
بر فراز سر او، قرص خورشید دیده میشود. رَع به مدت هزاران سال،
بالاترین رتبه خدای مصریان بود. در کتاب مردگان، «فرمانروای آسمان،
فرمانروای زمین، سازنده مخلوقات، خدای اولی که در ازل پدید آمد، سازنده
جهان، خالق انسانها، سازنده آسمان، خالق نیل، کوهها، مردها و زنها و
درندگان و رمهها» دانسته میشود.
مصریان معتقد بودند که اشکهای رَع به مرد و زن تبدیل شده اند.
در فیلم، این دو شخصیت با هم
تلفیق شده و شخصیت واحدی را تشکیل می دهند؛ تلفیقی از خداگونگی و شرارت!!
اتفاقی که کاملاً مد نظر کارگردان بوده و به صورتی هدفمند آن را رقم زده
است.
اِن صباح النور که می توان نام او را به "نور صبحگاهی"هم تعبیر و
ترجمه نمود، فردی است که جد مردان ایکس معرفی می شود و همه انسان های جهش
یافته عجیب و غریب و خاص، از نسل وی هستند.
مدت زمان عمر او نامعلوم است و راز جاودانگی وی، انتقال از یک جسم به جسم دیگر در طول قرن های متمادی بیان می شود.
به علت داشتن قدرت های ویژه و عمر
طولانی، مردم در اعصار مختلف او را همانند یک خدا مورد پرستش قرار می دهند
و در هر دوره برای او نام و لقب خاصی را در نظر می گیرند. القابی مانند
آپوکالیپس و اِن صباح النور.
اما در انتخاب نام آخر، نکات بسیار مهمی
وجود دارند که پرداختن به آن ها می تواند پرده از رازی مرموز در مورد این
شخصیت و ماهیت مخفی وی بردارد.
برای پی بردن به این راز، باید کمی به کلید واژه ها توجه کرد:
عمر طولانی، همواره جوان بودن، مورد ستایش و احترام و دارای لقب نور بودن.
برای شما این کلید واژه ها آشنا نیست؟
به بخشی از متن و ترجمه زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه توجه کنید:
السَّلامُ
عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ
اللَّهِ فِي خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي
يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَيْكَ
أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ
النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ
صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ
الطَّاهِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ
النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ أَنَا
مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولاكَ وَ أُخْرَاكَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ
تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ
الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ...
سلام بر تو اى حجّت خدا در زمينش،
سلام بر تو اى ديده خدا در ميان مخلوقاتش، سلام بر تو اى نور خدا كه
رهجويان به آن نور ره مىيابند و به آن نور از مؤمنان اندوه و غم زدوده
مىشود، سلام بر تو اى پاكنهاد و اى هراسان از آشوب دوران، سلام بر تو اى
همراه خيرخواه، سلام بر تو اى كشتى نجات، سلام بر تو اى چشمه حيات، سلام بر
تو، درود خدا بر تو و بر خاندان پاكيزه و و پاكت، سلام بر تو، خدا در تحقق
وعدهاى كه به تو داده از نصرت و ظهور امرت شتاب فرمايد، سلام بر تو اى
مولاى من، من دلبسته تو و آگاه به شأن دنيا و آخرت توام، و به دوستى تو و
خاندانت به سوى خدا تقرّب مىجويم و ظهور تو و ظهور حق را به دست تو انتظار
مىكشم...
به وضوح می توان در این زیارتنامه
واژگان کلیدی نظیر خدا كه رهجويان به آن نور ره مىيابند را مشاهده نمود.
همچنین عبارت دیده خدا در این زیارتنامه را می توان در پوستری در فیلم با
تغییر جزئی و به شکلی نمادین به چشم (دیده) عالم مشاهده نمود.
اما این نمادگرایی به همینجا ختم
نشده و مثال های بسیار زیاد دیگری نیز در فیلم می توان یافت که این شخصیت
را به وضوح به شخصیت امام زمان (عج) مرتبط می سازد. در ادامه، به برخی از
این نمادگرایی ها اشاره خواهم کرد.
آمادگی برای استقبال از امام زمان (عج) و ورود حضرت به کشور مصر
روایات
ظهور، حاکی از آن هستند که حضرت ولی عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) پس
از ظهور، وارد مصر خواهند شد و برای مردم آن دیار سخن خواهند گفت. نقل شده
که امیر مومنان (ع) در خطبه ای در باب حوادث آخر الزمان فرمود:
ثُمَّ یَسِیرُ إِلَى مِصْرَ فَیَصْعَدُ مِنْبَرَهُ فَیَخْطُبُ النَّاسَ. (بحار الأنوار، ج 53، ص 85)
سپس (مهدى و یارانش) به سوى مصر رهسپار مى شوند و حضرت از منبر آنجا بالا مى رود و مردم را مخاطب قرار می دهد و برایشان سخن مى گوید.
از این روایت استفاده می شود که
مصر در دوران حکومت جهانی حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تبدیل
به پایگاه تبلیغاتی ایشان خواهد شد و این بدون آمادگی مردم انقلابی این
دیار صورت نخواهد پذیرفت.
این روایت، گویای آن است که ورود امام به مصر
در شرایطی هماهنگ و بستری آماده از سوی مردم برای استقبال از حضرت صورت می
گیرد. چرا که در این روایت هیچ سخنی از فتح و پیروزی به میان نیامده است.
حال
که نمایی کلی از روایات مصر در دوران پیش از ظهور پدیدار شد، باید این
روایات را مورد تحلیل و بررسی قرار داد. (1) سید مصطفی بهشتی
زلزله یکی از نشانه های ظهور
در
یکی از پلان های فیلم، اِن صباح النور، پس از سال ها مدفون بودن در زیر
آوار، در اثر اتفاقی بیدار شده و از آنجا خارج می شود. خروج وی، با زلزله
ای مهیب همراه می شود که از قضا همه مردم جهان در نقاط مختلف (مصر، برلین،
مجارستان، نیویورک و...) آن را به وضوح درک می کنند.
نظیر این رویداد به وضوح در روایات مربوط به نشانه های ظهور حضرت ولی عصر (عج) هم دیده می شود:
مرحوم خراساني، در كتاب مهدي منتظر (عج) می گويد:
"در
آن هنگام (سال ظهور) زلزله بسيار باشد و از جمله زلزله بزرگي در شام است.
وقوع اين حادثه بعد از ورود بيرق هاي زرد به مصر خواهد بود.
اهمیت زلزله شام، به جهت مقارن
بودن آن با ظهور سفیانی از آنجا و یکی از علائمی است که می تواند به شناخت
شخصیت سفیانی و زمان قیام او کمک کند.
در این روایت، به وضوح می توان کلید واژه های زلزله بسیار شدید و مصر را مشاهده کرد.
همراهی فرشتگان و گردن زدن دشمنان!
در
روایات عامه و تحریف شده، می شنویم که ظهور امام زمان (عج) همراه با گردن
زدن دشمنان وی خواهد بود! در این روایات، امام فردی بی رحم و خونریز معرفی
می شود که با زدن گردن مخالفانش جویی از خون جاری می سازد.
جالب اینجاست
که در این فیلم، با استناد به همین روایات تحریف شده و با هدف تخریب چهره
منجی، اِن صباح النور در برخورد با دشمنانش اقدام به گردن زدن آن ها می
کند. وی ابتدا در زمان حضور در مصر، شخصاً گردن سه نفر را از تن جدا می کند
و در ادامه از یکی از مریدانش به نام سایلاک (Psylocke) می خواهد که دشمنش
را گردن بزند.
اما اصل این ماجرا را می توان
تحریفی از حدیث امام صادق (ع) درباره پایان کار شیطان دانست که در روایت
هالیوودی جای شیطان با انسان ها عوض شده تا چهره ای مخدوش از امام (عج) به
عامه ارائه شود.
همچنین، به خدمت درآمدن فرشتگان در رکاب امام (عج) نیز
از دیگر نکات موجود در روایات است که از قضا در این فیلم هم، جهش یافته ای
شبیه به فرشته به خدمت اِن صباح النور درآمده و او را در انجام مأموریت
هایش یاری می کند.
اسحاق بن یعقوب می گوید:
"از
امام صادق (ع) پرسیدم: اینکه خداوند به شیطان فرمود منتظر وقت معلوم باش،
این وقت معلوم کی خواهد بود؟ حضرت فرمودند: روز قیام قائم ماست. وقتی
خداوند او را برانگیخته می کند و آماده قیام در مسجد کوفه است، در آن وقت
شیطان در حالی که با زانوهای خود راه می رود به آنجا می آید و می گوید: ای
وای، از خطر امروز! قائم پیشانی شیطان را گرفته و گردنش را می زند. آن
موقع، «روز وقت معلوم» است که مدت او به آخر می رسد." (2) بحارالانوار، ج
2، ص 231.
همچنین، بر اساس روایتی که از حضرت امیر (ع) نقل شده، ایشان فرمودهاند:
"در
هنگام ظهور، ملائکه مقربین و منزلین و کروبیین به یاری آن حضرت میشتابند.
حضرت جبرئیل از جلو، حضرت میکائیل از سمت راست و حضرت اسرافیل از سمت چپ و
دیگر ملائکه الهی از پشت سر، در رکاب ایشان قرار میگیرند و به یاری آن
حضرت میشتابند." (درس مهدویت آیتالله محمدعلی ناصری استاد اخلاق و مدیر
حوزه علمیه حضرت ولی عصر(عج))
فراگیری علم اول و آخر
در
بخشی از فیلم، اِن صباح النور، پس از خروج از دخمه ای که در آن مدفون شده
بود (یا شاید بتوان آن را به نوعی سرداب نامید)، به سراغ تلویزیون (نماینده
علم در عصر حاضر) رفته و از طریق آن تمامی علوم مربوط به دنیای مدرن،
گذشته و آینده را فرا می گیرد.
نظیر چنین موضوعی را می توان در مورد
حضرت ولی عصر (عج) هم مشاهده کرد. طبق روایات، وی صاحب علم اول و آخر است و
از همه چیز آگاهی دارد.
در قرآن کریم، واژة "لدن"به
تنهایی 2 بار، به شکل "لَدنّا" 6 بار "لَدُنک" 2 بار و به شکل "لَدنِی" 1
بار به کار رفته است. (عبدالباقی، محمدفواد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن
الکریم، ذیل واژة «لدن) از جمله در آیة 65 سورة کهف آمده:
فَوَجَدا
عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ
مِنْ لَدُنَّا عِلْماً (در آن جا) بندهای از بندگان ما را یافتند که رحمت
(و موهبت عظیمی) از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او
آموخته بودیم.
علامه طباطبایی در المیزان، ذیل
آیه 65 سورة کهف، آن علم را در حیطه و انحصار الهی میداند که حس و فکر در
آن دخالت ندارد و از راه اکتساب بدست نمیآید و دلیل بر آن را جمله "من
لدنا"از نزد خدا، دانسته که به عنوان خاستگاه آن محسوب میشود و از آخر
آیات استفاده کرده که مقصود از آن "علم به تأویل حوادث"است. (طباطبایی،
المیزان، ترجمة موسوی همدانی، ج 13، ص 474)
شیخ محمدحسین مظفر ضمن بحث از علم
امام (ع) از علم پیامبر اسلام (ص) به عنوان منبع علم ائمة اطهار (ع) یاد
کرده و به خاطر شمول دایرة نبوت آن حضرت بر جمیع مخلوقات عالم، علم پیامبر
به حوادث عالم را لازمة نبوت عام آن حضرت دانسته است. (مظفر، علم الامام
(ع)، ص 13) تا با دانشی که از موهبتهای خاص الهی است به اراده و اصلاح
جامعه اقدام نماید.
ارتقاء علم افراد گرد امام و رفاه یاران
در ادامه داستان فیلم، اِن صباح
النور به سراغ جهش یافته های عصر حاضر می رود و آن ها را در بدترین حالت
ممکن می یابد. آن ها توسط انسان های عادی (موجوداتی پست از نظر جهش یافته
ها) مورد سوء استفاده و ظلم قرار گرفته و خوار شده اند.
وی تصمیم می
گیرد تا به این روند پایان داده و عزت را یکبار دیگر به جهش یافته ها
بازگرداند. او شروع به جمع آوری نیرو کرده و جالب اینکه تمام قدرت های آن
ها را ارتقاء می دهد و از رنج و ناراحتی می رهاند و دنیای سیاه آن ها را به
صبحی روشن تبدیل می کند.
جهش یافته هایی که تا چندی پیش مورد استعمار و
ابزار سرگرمی و سوء استفاده انسان ها بودند و دوران سختی را سپری می
کردند، به یکباره با آمدن صباح النور به موجوداتی غرق در قدرت و شوکت تبدیل
می شوند.
نظیر این اتفاق را می توان در روایات مربوط به دوران ظهور هم مشاهده کرد:
قال علی (ع):
اذا قام القائم... واخرجت الارض بركاتها ولا یجد الرجل منكم یومئذ موضعاً لصدقته ولا بره..؛
بحارالانوار، ج، ۵۲ ص۳۳۸.
"و طبق وعده الهی، تقوای مردمان باعث می شود كه بركات و گنج
های-معادن-زمین در اختیار انسان ها قرار بگیرد و هیچ خرابه ای نماند مگر
اینكه آباد شود و بدین ترتیب عنصر سوم جامعه ایده آل فراهم خواهد گردید."قال الصادق (ع):
القائم منصور بالرَعب مؤید بالنصر.... فلا یبقی فی الارض خراب الا عمر
بحارالانوار، ۵ ص۱۹۱.
از روایاتی که بیانگر وضعیت رفاهی
و اقتصادی جامعه مهدوی است، چنان رایحه استغنا و بی نیازی استشمام می شود
که آدمی را مشتاق می کند تا در آن دوران حضور داشته باشد و آن را درک کند.
خداوند
قلب های امت محمد (صلی الله علیه و آله) را چنان سرشار از وسعت غنا و بی
نیازی می كند كه از سرتاسر گیتی تنها یك مرد نزد او می آید و از حضرت
مال می خواهد. حضرت، او را نزد خزانه دار می فرستد تا خواسته اش را
برآورده سازد. او نزد خزانهدار می رود و به او گفته می شود که خود
به خزانه برو و هر آنچه می خواهی، برای خویش بردار. مرد می رود و آن
قدر طلا و نقره برمی دارد كه نمی تواند آن ها را حمل كند. مقدار
زیادی از اموال را بر جای می گذارد و مقداری از آن را به تناسب نیرو و
قدرت خویش برمی دارد و خارج می شود. هنوز چند قدمی دور نشده كه با خود
می گوید: من حریص ترین فرد از امت محمد (صلی الله علیه و آله) هستم كه
به اینجا آمدهام! سپس مال را به خزانه برمی گرداند و وقتی خزانه دار
را می بیند و جریان را باز می گوید، پاسخ می شنود: ما آنچه را كه
دادیم، پس نمی گیریم
مسند، احمد بن حنبل، ج3، ص37 و سیوطی، جلالالدین، الدرالمنثور، ج6، ص
ستاندن حکومت از نالایقان و بازگرداندن آن به اهلش
در بخشی از داستان فیلم، اِن صباح النور، پس از دریافت اطلاعات از تلویزیون در مورد ابرقدرت ها، چنین اظهار نظر می کند که:
اِن
صباح النور: "ابرقدرتها... ضعيفان، دنيا رو تصاحب کردند. به اين خاطر، به
من خيانت شد. خدايان دروغين، بتها... ديگر نه. من بازگشتم. فرداي جديد از
امروز شروع مي شود. اين دنيا بايد پاک شود."استورم: "چي؟ نجات داده
شود! نميتوني همينطور راه بيفتي و آدم بکشي و دنيا رو نجات بدي... قوانيني
وجود دارن. نظام و جايي براي اين چيزا هست."اِن صباح النور: "فرزندم، چرا خودت رو برده کردي؟"استورم: "چيکار مي کني؟"اِن صباح النور: "تو را قويتر مي کنم. ديگر جايي براي خدايان نيست..."صباح النور به جهش یافته ها که در
اصل از نسل وی به شمار می روند و در نظر او مالکان اصلی زمین هستند، وعده
می دهد که به زودی حکومت بر زمین به آن ها باز خواهد گشت و آن ها وارثان
زمین خواهند بود. این موضوع نیز اشاره ای صریح به رویدادهای پس از ظهور و
به ارث رسیدن زمین به صالحان دارد.
وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ اْلأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ
كلمه "ارض"در این آيه، سراسر كره زمين را شامل ميشود و اين فقط در زمان ظهور امام زمان (علیه السلام) تحقّق خواهد يافت.
"ارث
بردن"، يعني اينكه وارث در نحوه استفاده از مال و همه منافع آن، اختيار
كامل داشته باشد و چنين استفاده اي از منافع زمين، تنها در زمان ظهور براي
"بندگان صالح"فراهم است.
البته، عده اي ديگر اين برداشت را نمي پذيرند،
بلكه معتقدند: آيه عام است و در هر زمان امكان دارد عده اي از "بندگان
صالح"زمين را به "ارث"ببرند. هر چند محدوده اي معين و كوچك از زمين را در
اختيار داشته باشند و با برقراري حكومت ديني، بتوانند از منافع شان بهره
ببرند. با اين همه، حكومت امام زمان (علیه السلام) مصداق كامل و تمام اين
آيه شريفه است. امام باقر (علیه السلام) ميفرمايد:
«و قوله (وَلَقَدْ كَتَبنا فِي
الزَّبُورِ مِنْ بَعدِ الذِّكر)قال: اَلكُتُبُ كُلُّها ذِكر، (وَاَنَّ
الاَرضَ يَرِثُها عِبادِي الصالِحُونَ) قالَ: اَلْقائِمُ(علیه السلام)
وَاَصحابُه»؛ (مجمع البيان، ج 4)
مراد از كلمه «ذكر» در «وَلَقَد
كَتَبنا...» همه كتاب هاي پيامبران است. و مراد از «اَنّ الاَرضَ...» قائم
(علیه السلام) و ياران اوست.
از کار افتادن سلاح ها، خصوصاً سلاح اتمی و خلع سلاح اسرائیل
قدم
بعدی صباح النور، خلع سلاح جهانی و از کار انداختن سلاح های اتمی است! او
در یک اقدام غافلگیر کننده، سوئیچ شلیک همه سلاح های اتمی در سراسر جهان را
فعال کرده و آن ها را به تهدیدی علیه دارندگانشان (ابرقدرت ها) تبدیل می
کند. نکته جالب اینکه در این بین، اسرائیل جزو شاخص ترین کشورهایی است که
توسط اِن صباح النورخلع سلاح می شود!
* تهمت استفاده امام زمان (عج) از
سلاح اتمی در رسانه های غربی چیز جدیدی نیست و سال ها پیش اولسون ولز در
فیلم "مردی که آینده را دید"هم به این موضوع اشاره کرده بود.
نظیر چنین موردی را می توان در برخی از روایات مشاهده کرد:
"یکی
از علامتهای عظمت الهی نیز، از کار افتادن سلاحهای روز و بدون استفاده
شدن آنها در مقابل اراده آن حضرت است. آن حضرت، بدون آنکه به سلاحهای
کشتار جمعی امروز احتیاجی داشته باشد، با سلاحهای مرسوم پیشینیان به
مبارزه با معاندان میپردازد و بدیهی است که آنان نیز قدرت به کارگیری
سلاحهای خود را نخواهند داشت." (درس مهدویت آیتالله محمدعلی ناصری استاد
اخلاق و مدیر حوزه علمیه حضرت ولی عصر(عج))
صحبت با همه مردم دنیا به زبان خودشان
در
یکی از سکانس ها، اِن صباح النور با کمک قدرت پروفسور ایکس (ژاویر) پیام
خود را به همه دنیا منتقل می کند. جالب اینکه همه افراد این پیام را به طور
واضح و به زبان خود می شوند!
نظیر چنین اتفاقی را در روایات مربوط به امام عصر (ع) نیز می توان مشاهده کرد:
"میان
علامتهای قیام مهدی (عج) ندای آسمانی جایگاه ویژهای دارد. مطرح شدن این
مطلب در روایات فراوان، تطبیق آیاتی از قرآن توسط اهل بیت (ع) بر آن، مطرح
شدن آن در آخرین توقیع، حتمی بودن و آغاز ظهور حضرت به وسیله ندا، نشان از
اهمیت آن دارد. مهمترین هدف از ندای آسمانی، شناساندن حضرت به جهانیان و
اعلان آمدن او است. پیروان حق، با شنیدن ندای آسمانی، نشاط و شادابی خاصی
مییابند و آگاه میشوند که مولایشان بعد از قرنها انتظار میآید و در
پرتو آن، حق و عدالت همه جا را نورانی خواهد کرد. گویی با شنیدن ندا، روحی
تازه در وجودشان دمیده میشود. از سوی دیگر، دشمنان حضرت با شنیدن آن ندا،
میفهمند برابر قدرت آسمانی او توانی ندارند و نمیتوانند مقاومت کنند."از امام رضا (ع) نقل شده است:
"هنگام
فقدان آب گوارا، بسیاری از مردان و زنان مؤمن، دلسوخته و متأسف و
اندوهناکند. گویی آنان را در ناامیدترین حالاتشان میبینم که ندا را
میشنوند؛ ندایی که از دور، مانند شنیده شدن از نزدیک، شنیده میشود. آن،
رحمتی برای مؤمنان و عذابی بر کافران است" (شیخ صدوق، 1380: ج2، ص59)
ندای آسمانی، همگانی است و هر کس با زبان خود این ندا را میشنود (نعمانی، همان: ص262). دیگر
جایی برای عذر و بهانه باقی نمیماند که اگر واقعاً میدانستیم او حجت
خداوند است، از او پیروی میکردیم. در روایتی از امام جعفر صادق علیه
السلام چنین نقل شده است: «به اسم و کنیه و نسب حضرت، ندا داده میشود. این
مطلب، دهان به دهان بین اهل حق و باطل و موافقان و مخالفان میچرخد، تا
حجت را بر آنان در شناختن او تمام کند» (مجلسی، 1404: ج53، ص3).
تبدیل زمین به زمینی دیگر
در
نهایت، در این فیلم سکانسی وجود دارد که اِن صباح النور با کمک قدرت خود،
زمین را دگرگون ساخته و دست به خلق ساختاری جدید از آن می زند. به عبارتی،
دنیا وجه دیگری از خود را به واسطه حضور اِن صباح النور نمایان می سازد.
وجود چنین رویدادی در زمان ظهور هم در قرآن و احادیث پیش بینی شده است:
يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ
"در آن روز كه اين زمين به زمين ديگر و آسمان ها (به آسمان هاى ديگرى) مبدل مىشود و آنان در پيشگاه خداوند واحد قهار ظاهر مىگردند.
عبد اللَّه بن ضمرة از كعب الأحبار نقل كرده كه او گفت:
"چون
روز قيامت فرا رسد، بندگان به صورت چهار دسته محشور مىشوند: دستهاى
سواره، دستهاى بر گام هاى خويش قدم برمىدارند، دستهاى به زمين خورده و
به زانو درآمده، و دستهاى به روى در افتاده و كر و لال و كورند، آنان چيزى
نمىفهمند و سخن نمىگويند و به آنان اجازه داده نمىشود كه پوزش
بخواهند. آنان كسانى باشند كه آتش صورت هاشان را بريان مىكند و در اين حال
كه لب هايشان سوخته، كريه المنظر مىشوند. به كعب گفته شد: اى كعب، اينان
كه به روى در افتاده مشحور مىشوند و حالشان چنين است چه كسانىاند؟ كعب
گفت: آنان بر گمراهى و ارتداد و پيمانشكنى بودهاند، پس بد چيزى است آنچه
براى خويشتن از پيش فرستادهاند. روز ديدار خدا كه با خليفه و وصى
پيامبرشان و عالم و سرور و فاضل خود و پرچمدار و صاحب حوض و مورد اميد و
اميدوارى در غير اين عالم (يعنى در دنيا) به جنگ پرداختهاند، او همان علمى
است كه ناشناخته نمىماند و شاهراهى است كه هر كه از آن بركنار رود هلاك
مىشود و در آتش واژگون مىگردد. قسم به خداى كعب آن على (ع) است كه
دانشمندترين آنان از حيث علم و پيشقدمترين ايشان در اسلام و سرشارترينشان
از نظر بردبارى است. كعب در شگفت است از كسى كه ديگرى را بر على (ع) مقدم
مىدارد. و آن مهدى قائم علیه السلام از تبار علىّ علیه السلام است كه زمين
را به زمين ديگرى دگرگون مىسازد، و با وجود اوست كه عيسى بن مريم بر
نصاراى روم و چين احتجاج مىكند. همانا مهدى قائم (ع) خود از نسل على (ع)
است كه از حيث آفرينش و خوى و آراستگى قيافه و ظاهر و شكوه شبيهترين مردم
به عيسى بن مريم (ع) است. خداى عزّ و جلّ آنچه به همه پيامبران بخشيده به
او عطا مىفرمايد، بلكه بيشتر و برتر از آن بدو ارزانى خواهد داشت. همانا
قائم (ع) از فرزندان على (ع) داراى غيبتى است همچون غيبت يوسف و بازگشتى
همانند بازگشت عيسى بن مريم. پس از غيبتش با طلوع ستاره سرخ آشكار خواهد شد
هم زمان با ويرانى زوراء كه شهر رى است و فرو رفتن مزوره كه همان بغداد
باشد و خروج سفيانى و جنگ فرزندان عباس با جوانان ارمنستان و آذربايجان
چنان جنگى كه هزاران و هزاران نفر در آن كشته مىشوند. هر جنگجو شمشيرى
زيور يافته به دست مىگيرد، پرچم هاى سياه بر آن به اهتزاز درمىآيند. آن
جنگى است كه به مرگ سرخ و طاعون بسيار خطرناك آميخته است."الغيبة للنعماني ص 145( ترجمه غفارىص205)-بحار ج52 ص 226
اما اوج کینه و عداوت کارگردان
این اثر در نقطه پایانی فیلم خودنمایی می کند. جایی که همه انسان ها از
رویارویی با اِن صباح النور ناامید شده اند و پیروزی وی تقریباً بر همگان
مسجل شده است. در این زمان است که جهش یافته ها به نیت شوم اِن صباح النور
پی برده و با کمک قدرت های فرابشری خود علیه وی قیام می کنند و او را از
بین می برند.
نسخه ای جسورانه که غرب آرزوی
تحقق آن را در دنیای واقعی هم برای پیروان مهدویت و ظهور در سر می پروراند و
تلاش می کند تا در نهایت به مقصود شوم خود به هر طریق ممکن (تشکیل گروه
های تروریستی با نام اسلام به منظور بدنامی آن و ترویج اسلام منهای امامت)
دست یابد. آرزویی که ان شاالله به لطف خدا آن را به گور خواهند برد.
↧