افزون بر آن، « اريک فون دنيکن » (2) فرضيه اي را با عنوان « فضانوردان باستاني » (3) در سال 1968 م مطرح کرده است که با اين قسمت ارتباط دارد. اساس فرضيه چنين است که در سال هاي پيشين بشري، موجودات فرازميني براي بازديد به زمين آمده اند و تکنولوژي هاي تمدن هاي باستاني و مفاهيم اديان برگرفته از آن ها است که به نام خدايان پذيرفته شده اند. او در اين کتاب و کتاب هاي ديگرش به بررسي آثار و نشانه هاي باقي مانده از مسافران فرازميني در ميان آثار تاريخي و باستاني دوران گذشته مي پردازد. (4)
جالب توجه است که دنيکن بارها به دليل کلاه برداري و جرم هاي گوناگون متهم شده و به زندان رفته است. در زمينه ي همين فرضيه نيز متهم به ايجاد دلايل و يافته هاي جعلي است. او در مصاحبه ي خود با مجله ي « پلي بوي » (5) برخي پشت پرده هاي عکس هاي جعلي و کتيبه هاي دروغين خود را فاش کرده است. (6)
در هر صورت چه وجود زيست فرازميني ثابت شود و يا نشود، فيلم هاي بسياري موجودات بيگانه را عامل حادثه ي آخرالزماني بشر معرفي مي کنند. در اين فيلم ها موجودات بيگانه براي اهداف مختلفي به انسان ها حمله مي کنند و نسل بشر را در خطر نابودي قرار مي دهند.
در گروهي از اين فيلم ها موجودات بيگانه به دنبال محل جديدي براي زندگي هستند و به همين دليل، قصد نابودي انسان ها و تسخير زمين را دارند. در فيلم « روز استقلال » (7) موجودات بيگانه با سفينه هايي غول پيکر، آسمان تمام شهرهاي مهم جهان را پوشش مي دهند و در روز و ساعتي مشخص، حمله عليه نسل انسان را آغاز مي کنند. موجود فرازميني که دستگير و براي آزمايش به محلي نظامي برده مي شود، در صحبتش با رئيس جمهور امريکا هدف از آمدن شان را تسخير زمان براي استفاده از منابع سرشارش معرفي مي کند.
در سه گانه ي « دگرگون کننده ها » (8) و انيميشني با همين عنوان، موجودات بيگانه، روبات هاي غول پيکري هستند که توان تغيير شکل به ماشين هاي الکتريکي را دارند. اين موجودات پس از بروز جنگ عظيم در سياره ي خودشان در فضا به دو گروه شر و خير تقسيم شده و به دلايلي به زمين آمده اند. جنگ اين دو گروه از موجودات بيگانه در زمين ادامه پيدا مي کند. در قسمت سوم از اين مجموعه، موجودات شرور بيگانه قصد دارند سياره ويران شده اي را که در فضا دارند در زمين دوباره احيا کنند و براي تحقق اين نقشه، تمام انسان ها را نابود سازند.
در فيلم « مريخ حمله مي کند! » (9) موجودات بيگانه از مريخ به زمين آمده
اند و هدف خود را ابتدا صلح با انسان ها مي نامند؛ ولي پس از گذشت مدتي
حمله ي خود را براي نابودي جهان و قتل عام انسان ها آغاز مي کنند.
در فيلم « بيگانگان در اتاق زير شيرواني » (10) هم موجودات فضايي کوچکي
براي حمله به زمين آمده اند. اين موجودات ابتدا با حمله به يک خانه در جست و
جوي محلي امن براي ارتباط با فضا هستند تا بتوانند حمله را آغاز کنند و در
همين مکان با انسان ها درگير مي شوند. همين موجودات بيگانه در دو فيلم و
انيميشن « بن تِن » (11) به شکل هاي گوناگوني درمي آيند و به انسان ها حمله
مي کنند. اين موجودات قصد دارند پس از تشکيل نيروي لازم، زمين را تسخير
کنند.
در انيميشن « تايتان اي. ئي » (13) موجوداتي فضايي که انرژي خالص اند، جهان را به تصرف خود درمي آورند و غالب انسان ها را نابود مي کنند. هم چنين در فيلم « ميدان جنگ زمين » (14) موجودات بيگانه در سال 3000 م به انسان ها و زمين حمله مي کنند. اين جنگ به صورتي است که انسان ها در معرض شکست قطعي قرار گرفته اند.
در گروه ديگري از فيلم هاي اين گروه، موجودات بيگانه به دليلي غير از تسخير زمين به انسان ها حمله مي کنند و هدف اصلي آن ها مجازات انسان ها به دليل فسادهاي پرشمارشان است. در فيلم « روزي که زمين از حرکت ايستاد » موجودات بيگانه اي که مسئول برقراري آرامش در کهکشان اند، به علت بروز فسادهاي مختلف از انسان ها، موجودي هولناک و مرگبار را به زمين مي فرستند تا همه ي آدميان را نابود کند؛ دليل نابودي، تهديد بودن انسان ها براي ديگر موجودات کهکشان عنوان مي شود.
در فيلم « فرود » (15) موجودات بيگانه براي مجازات انسان ها به زمين آمده اند. دليل اين مجازات سهل انگاري انسان ها و گرم شدن بيش از اندازه ي دماي هوا است. اين موجودات در کالبدي انساني قصد دارند دماي زمين را تا حدي بالا ببرند که حيات روي کره ي زمين ناممکن شود و انسان ها نابود شوند.
در فيلم « بيست و هفتمين روز » (16) موجودات بيگانه براي سنجش رشد اخلاقي و رفتاري مردم کره ي زمين مي آيند. براي اين سنجش، کپسول هاي مخربي با قدرت تخريب يک قاره درست مي کنند و در اختيار افراد مختلف در سرتاسر جهان قرار مي دهند. اين کپسول ها از طريق تله پاتي بين افراد، فعال مي شود و در صورت مشخص شدن فساد انسان ها، نابودي کره ي زمين را به همراه خواهد داشت.
در فيلم « قعر اقيانوس » (17) موجودات بيگانه، صورتي ديگر دارند؛ موجوداتي با حياتي آبي که در درياها زندگي مي کنند. اين موجودات به دليل فسادها و جنگ هاي زياد انسان ها قصد دارند سونامي بزرگي ايجاد کنند تا تمام سرزمين ها زير آب برود و انسان ها نابود شوند.
نکته ي بسيار قابل تأمل در اين فيلم، آن است که موجودات آبي، وقتي به دانشمند امريکايي تصاوير فسادهاي انساني را نشان مي دهند. در ميان اين فسادها تصويرهايي از انقلاب اسلامي ايران، تسخير سفارت امريکا در تهران و رزمندگاني با سربند « لبيک يا خميني » نيز ديده مي شوند. ديگر تصاوير فسادهاي عالم هم مربوط به دشمنان و مخالفان امريکا در سراسر جهان است.
در فيلم « ويروس » (18) موجودات بيگانه، انسان را ويروس مي دانند و به همين دليل به آنان حمله مي کنند و آن ها را از بين مي برند. اين موجودات در آب ها حضور دارند و به کشتي ها هجوم مي برند.
در برخي فيلم ها حمله موجودات بيگانه براي کسب چيزي است که در زمين يا انسان ها وجود دارد. در فيلم « خط افق » (19) موجوداتي به زمين مي آيند که از مغز انسان ها تغذيه مي کنند. سفينه اي عظيم، همراه سفينه هاي کوچک با نور آبي فسفري بر روي آسمان شهرها ساکن مي شود و انسان ها را به بالا مي کشد و در سفينه زنداني مي کند. اين موجودات ماشيني، مغز انسان ها را بيرون مي کشند و مي خورند.
در فيلم « ملاقات با ديو » (20) موجودات بيگانه از سياره اي ديگر براي به دست آوردن نمک به زمين آمده اند. آن ها قصد دارند اقيانوس ها را خشک کنند تا نمک حاصل از آن را براي استفاده ببرند.
در برخي فيلم ها دليل هجوم فرازميني، مشخص نيست و به نظر مي رسد دليل آن فقط هجوم تمدني قوي تر براي بلعيدن تمدن ضعيف تر است. فيلم « جنگ دنياها » (21) نمونه ي روشني براي اين دسته است. اين فيلم دو بار ساخته شده است. در نسخه اي که در سال 1953 م اکران شد، موجودات بيگانه در منطقه ي دورافتاده اي از امريکا به زمين مي آيند و حمله اي بزرگ عليه انسان ها آغاز مي شود.
در نسخه اي (22) که « استيون اسپيلبرگ » (23) در سال 2005 م بر روي پرده برد، ابتدا تمام امکانات الکترونيکي و الکتريکي از کار مي افتد، سپس موجودات ماشيني غول پيکري از طريق رعد و برق هاي مکرر به زمين مي آيند و کشتار انسان ها آغاز مي شود.
پس از اين دو فيلم دنباله اي با نام « جنگ دنياها 2: موج بعدي » (24)
اکران شد که موج جديد حمله ي مريخي ها به زمين را نشان مي دهد. در اين
نسخه، موجودات به شکل هيولاهاي بزرگي هستند که قصد نابودي زمين را دارند.
در فيلم « ثور » (25) موجودات بيگانه از سياره اي ديگر به زمين حمله مي
کنند. اين موجودات قادرند با اسلحه اي ويژه، زمين را با ايجاد يخ بنداني
بزرگ از بين ببرند. اين واقعه به نحوي خنثي مي شود؛ ولي دوباره بر اثر باز
شدن پلي فضايي بين زمين و کهکشان، زمين در معرض نابودي قرار مي گيرد.
در فيلم « نبرد لس آنجلس » (27) موجودات فضاييِ قاتل در قالب شهاب سنگ هاي آسماني به زمين مي آيند و از شهرهاي بزرگ جهان عمليات کشتار و نابودي انسان ها را آغاز مي کنند. در فيلم « سربازان سفينه ي ستاره پيما » (28) حشرات غول آسايي از سياره هاي ديگر به زمين حمله مي کنند و جنگ بزرگي ميان انسان ها و اين موجودات درمي گيرد.
در فيلم « فايل هاي ايکس » (29) پانزده هزار سال پيش از ميلاد مسيح عليه السلام موجودي بيگانه به يک غارنشين حمله مي کند و در زمان معاصر هم در همان نقطه پسر بچه اي کشته مي شود. اين خطر سال ها است که انسان ها را تهديد مي کند و مأموران اف بي آي، علت اين وقايع را جست و جو مي کنند.
در فيلم « ابر » (30) به دليلي نامعلوم، ابري از مه، شهر را احاطه مي کند که از آن موجودات ترسناک بيگانه بيرون مي آيند و به انسان ها حمله مي کنند و آن ها را مي کشند.
در برخي فيلم ها هجومي سراسري اتفاق نمي افتد و فقط هيولا يا موجودي ويژه از طرف موجودات بيگانه براي نابودي انسان ها فرستاده مي شوند. در فيلم « رفيق، ماشين من کجاست؟ » (31) موجود بيگانه به شکل زني غول پيکر است. او براي فعال سازي دستگاهي مرگبار و نابودي بشر آمده است.
در فيلم « دگورا، هيولاي فضايي » (32) موجودات فضايي براي نابودي انسان ها هيولايي عجيب به نام « دگورا » را از آسمان مي فرستند. در فيلم « ياگ: هيولايي از فضا » (33) موجودي از آسمان نمي آيد؛ بلکه با ايجاد جهش ژنتيکي از جانب موجودات بيگانه بر روي موجود زميني، هيولايي مهار نشدني ايجاد مي شود.
در فيلم « تهاجم هيولاي ستاره اي » (34) هيولايي از سياره ي ايکس براي نابودي زمين فرستاده مي شود و بالاخره در فيلم « گودزيلا 2000 » (35) سفينه ي فضايي، فرستاده ي بيگانگان است.
در فيلم « موجودي از دنياي ديگر » (36) هنگام اکتشافات قطبي، انساني يخ زده در يکي از ايستگاه ها پيدا مي شود. پس از خارج شدن از حالت انجماد، مشخص مي شود او موجودي بيگانه است که قصد نابودي بشر را دارد. در فيلم « روزي که زمين متوقف شد » (37) هم، موجودات بيگانه، روبات هاي بزرگي را در شهرهاي مختلف جهان مستقر کرده اند و انسان در برابر تهديدي بزرگ قرار دارد.
هم چنين در فيلم « ترنسمورفرها » (38) که دو قسمت از آن اکران شده است، روبات هاي غول پيکر فضايي به زمين حمله مي کنند و انسان هاي زيادي را نابود مي سازند و بازماندگان به زير سطح زمين مي روند.
در شماري ديگر از فيلم ها، موجودات فضايي از ابتدا قصد نابودي زمين يا انسان ها را ندارند؛ بلکه بر اثر يک اتفاق به زمين مي آيند و با انسان ها درگير مي شوند. در فيلم « حمله به بلوک » (39) موجود ماده اي از فضا به شکلي نامعلوم در لندن روي يک اتومبيل مي افتد. او شبيه گوريلي است که چشم ندارد و دندان هاي بزرگي دارد و با بو کردن، راه خود را مي يابد. چند تن از نوجوانان خياباني به دنبال او رفته و او را مي کشند. پس از اندک زماني، تعداد زيادي از همين نوع اما بزرگ تر و خشن تر از آسمان فرود مي آيند. آن ها موجوداتي نر هستند که به دنبال ماده ي کشته شده به زمين آمده اند و به انسان ها حمله مي کنند.
در انيميشن « جوجه کوچولو » (40) هم، فرزند موجودات بيگانه به زمين مي افتد و هم نوعانش براي يافتن او به زمين حمله مي کنند و تخريب و نابودي آغاز مي شود.
هم چنين در فيلم « بازگرداننده » (41) سفينه ي فضايي و خلبانش به دست يک گروه مافيايي در سال 2084 م ربوده مي شود. موجودات فضايي براي انتقام و بازپس گيري سفينه به زمين هجوم مي آورند.
برخي فيلم ها سلطه ي موجودات بيگانه را بر انسان ها نشان مي دهند. در مجموعه ي سه گانه ي « دروازه ي ستارگان » (42) موجودي فرازميني با سفينه اي به شکل هرم، خود را خداي بشر مي خواند و با ارتش فضايي اش براي تسلط بر انسان ها آمده است.
در دسته ي ديگر از اين نوع فيلم ها برشي از آينده به تصوير کشيده مي شود که انسان ها و موجودات بيگانه با هم زندگي مي کنند؛ ولي همواره تهديدهاي آخرالزماني از طرف اين موجودات عليه بشر وجود دارد. در فيلم هاي « مردان سياه پوش » (43) که تاکنون دو قسمت از آن اکران شده است، برخي موجودات فضايي، قصد حمله به انسان ها و تسخير زمين را دارند.
در فيلم « منطقه ي نُه » (44) موجودات فضايي به شکل حشرات بزرگ، پس از خراب شدن سفينه شان در زمين ساکن مي شوند و به عنوان شهروندان درجه ي دوم در حومه ي شهر زندگي مي کنند. اين موجودات همواره تهديدي براي انسان ها به شمار مي روند و سازمان هاي مختلف دولتي، در پي يافتن راه حلي براي اين مشکل هستند.
مضموني که فيلم هاي اين دسته پي مي گيرند، مطلبي است که در سرتاسر تاريخ انساني جاري بوده است. به اين شرح که تمدن هاي مافوق همواره تهديدي جدي براي تمدن ضعيف تر شمرده مي شود، به همين دليل موجودات فرازميني از گذشته هاي دور، تهديدي هميشگي براي بشر به حساب مي آمدند.
البته بايد توجه داشت که مضمون متون ديني، انسان را اشرف مخلوقات مي داند و اين امر مي تواند نقطه ي اتکا و اميد براي بشر باشد که در نهايت به آينده اي روشن پايان خواهد يافت. در هر صورت، فيلم هاي اين دسته نيز مصداقي فرازميني براي دجال محسوب مي شود که البته اين مسئله، فرع اثبات وجود زيست فرازميني است.
پينوشتها:
1. Extraterrestrial life.
2. Erich von Däniken.
3. Ancient astronauts.
4. دنيکن، اريک فون، ارابه ي خدايان، صص 3-6.
5. Erich von Däniken.
6. ر.ک: پايگاه اينترنتي دانش نامه ي آزاد ويکي پديا، مدخل « اريش فون دنيکن ».
7. Independence Day.
8. Transformers.
9. Mars Attacks!
10. Aliens in the Attic.
11. Ben 10.
12. Signs.
13. Titan A. E.
14. Battlefield Earth.
15. The Arrival.
16. The 27th Day.
17. The Abyss.
18. Virus.
19. Skyline.
20. Meet Dave.
21. The War of the Worlds.
22. War of the Worlds.
23. Steven Spielberg.
24. War of the Worlds 2: The Next Wave.
25. Thor.
26. Green Lantern.
27. Battle Los Angeles.
28. Starship Troopers.
29. The X Files.
30. The Mist.
31. Dude, Where"s My Car?
32. Dagora, the Space Monster.
33. Yog: Monster form Space.
34. Invasion of Astro - Monster.
35. Godzilla 2000.
36. The Thing from Another World.
37. The Day the Earth Stopped.
38. Transmorphers.
39. Attack the Block.
40. Chicken Little.
41. Returner.
42. Stargate.
43. Men in Black.
44. District 9.
امين خندقي، جواد؛ (1391)، آخرالزمان و آينده گرايي سينمايي، (بررسي و تحليل بيش از پانصد فيلم)، قم: نشر ولاء منتظر (عج)، چاپ اول