« عرفان يهود » در زبان فارسي « آيين قباله »، « آيين قبالا » و « آيين کابالا » هم گفته مي شود. اين آيين داراي مضمون شناسي در دو باب يزدان شناسي و آفرينش شناسي است. (1) کابالا پس از پديد آمدن عقيده به معناي مستور عهد عتيق به شکل نوعي افکار عجيب و خيالات غريب در فلسفه و کلام يهود پديد آمد. جماعتي پيدا شدند و گفتند که اعداد و حروف، معاني عرفاني مخفي دارند و کتاب هايي به نام « قباله » در پي کشف حکمت مرموز در پرده ي اعداد و حروف کتب مقدس برآمدند و اسراري را به زعم خود کشف و براساس بازي با کلمات و اعداد، سلسله اي از مطالب و معاني را بيان کردند. مسائل غامض مافوق طبيعي را با اين روش تحليل کردند و براساس آن وجود خدا را ناشي از نوري دانستند که از مرکز الهي « مشيت » منبعث مي شود. انسان در اين تحليل، عالم صغيري است که تمام کمالات عالم کبير را به صورت خرد دارد و براي رسيدن قواي عظيم و شناخت مسيحا بايد از کلمات، حروف و اعداد استفاده کند. اين نگرش باعث به وجود آمدن خرافات و اسباب زحمت اهل ايمان شد. (2)
اين آيين در برخي فيلم ها نمود پيدا کرده و مطرح شده است. فيلم « اواتار
» (3) برشي از آينده ي جهان را نشان مي دهد که انسان ها براي دست يابي به
منابع جديد انرژي به سياره اي به نام « پاندورا » رفته اند. در آن جا
موجوداتي آبي رنگ شبيه انسان و حيوان زندگي مي کنند. محل اصلي زندگي اين
موجودات درختي مقدس است که حيات تمام کره ي پاندورا و موجوداتش به وي
وابسته است و از طريق آن روح مردگان به آرامش مي رسد. اين درخت، چيزي شبيه
مقوله ي « درخت زندگي » يا « سفيروت » در کابالا است. در برخي پايگاه هاي
اينترنتي به نقل از يکي از منتقدان داخلي، (4) کاباليست شدن « جيمز کامرون »
(5) کارگردان اين فيلم بيان شده است که مي تواند دليلي براي وجود اين نگرش
در فيلم باشد.
انيميشن « نُه » (6) براساس تعاليم « پاراسلسوس » (7) پزشک و کيمياگر
سوئيسي آلماني ساخته شده است. در بخش هايي از فيلم کتاب کيمياگري او، به
وضوح نشان داده مي شود و علاوه بر راه حل مشکلات، بنيان داستان براساس
نظريات او شکل مي گيرد. در انيميشن، برشي از آينده نشان داده مي شود که
تمام انسان ها در جنگ با ماشين ها از بين رفته اند. يک دانشمند براساس
تئوري هاي کيمياگري و جادويي، روح خود را در نُه عروسک تقسيم مي کند که هر
کدام از آن ها نماد بخشي از حيات انساني هستند و نوع لباس و توانايي هر
کدام نشان گر آن است.
پاراسلسوس بيش تر به عنوان طبيبي برجسته شناخته مي شود؛ اما علاوه بر
آن، در زمينه ي مسائل ماوراي ماده و ارتباط با ارواح نيز فعاليت هايي داشته
است. هم چنين وي يکي از انديشمندان بزرگ کابالا محسوب مي شود و همين جهت
زندگي او در اين انيميشن لحاظ شده است.
تنها چيزي که درباره تحليل مضمون اين فيلم ها مي توان گفت اين است که يهود براساس ملاحظات تاريخي و بررسي ظرفيت هاي دروني اساساً عرفان مستقلي ندارد و اگر چيزي به عنوان آيين کابالا مطرح است، در واقع ترکيب و اختلاطي از کيش هاي عرفاني ديگر است. کيش هايي مثل عرفان مسيحيت، يوگا، آيين هاي هندي، تفکر نوافلاطوني، آيين زرتشتي و تصوف اسلامي. (9) بنابراين يهود از داشتن عرفان هم در مقايسه با ديگر اديان و آيين ها بهره اي نبرده است و حرفي براي گفتن ندارد و اين نشانه ي عدم وجود آن در تعاليم يهودي يا کم رنگ بودن آن است. (10)
پينوشتها:
1. کاوياني، شيوا، آيين قبالا، ص 15.
2. ناس، جان باير، تاريخ جامع اديان، صص 564 و 565.
3. Avatar
4. مستغاثي، سعيد، نگاهي به فيلم اواتار، وبلاگ مستغاثي دات کام.
5. James Cameron
6. 9
7. Paracelsus
8. The Unborn
9. ر.ک: فعالي، محمدتقي، آفتاب و سايه ها، صص 324 و 325.
10. زرين کوب، عبدالحسين، در قلمرو وجدان، ص 333.
امين خندقي، جواد؛ (1391)، دين و سينما، آموزه هاي اخلاقي و ارزشي؛ بررسي و تحليل بيش از سيصد فيلم؛ قم: ولاء منتظر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، چاپ اول