سینمای غرب امروزه در راستای سیاست های کارگزاران حکومت های سکولار و لیبرال دموکراسی و تسلط بزرگ سرمایه داران بر دولت ها ، به شدت در پی نمایش چهره ای عریان از زنان به منظور بهره برداری های مادی است . تا چند سال قبل اساسا فیلم های «پورنو» ویا حتی فیلم هایی با حضور زنان تمام عریان ، مسیر تولید و نمایشی غیر از پرده های عمومی داشت . و با اینکه ساخت و فروش چنین آثاری تحت عنوان «صنعت پورنو» آزاد بود ، ولی شبکه نمایش آن متمایز بود ، درحالی که در سال های اخیر فیلم هایی با حداکثر عریانی و روابط غیر متعارف ، راه به جشنواره های مدعی هنری و اکران های عمومی باز کرده است و به ویژه در قالب رقابتی ، فستیوال های مهمی چون «کن» را تحت الشعاع قرار داده است . مثلا سال گذشته بهترین فیلم این جشنواره ، اثری در این زمینه بود . در واقع سینمای غرب در زمینه نمایش چهره زن تحت عنوان آزادی او ، به شدت سقوط کرده است . دیگر از درام های خانوادگی گرم و جذاب و فیلم های پرکشمکش قهرمان پرداز در محیط های هنری کمتر خبری هست . عموم آثار پذیرفته و بعضا جایزه برده فستیوال های هنری را فیلم های با کشمکش های جنسی و آنهم «همجنس ها» تشکیل می دهد .
مقام معظم رهبری فرموده اند : «ظلمى که در فرهنگ غربى به زن شده است و برداشت غلطى که از زن در آثار فرهنگ و ادبیات غرب وجود دارد، در تمام دوران تاریخ بىسابقه است. ... شما امروز، در داستانها، در رمانها، در نقاشیها، در انواع کارهاى هنرى نگاه کنید، ببینید با چه دیدى به زن نگریسته مىشود؟ ....»
نمایش فیلم «آبی گرمترین رنگ است» در فستیوال کن 2013 و عجیب تر ، انتخاب آن به عنوان بهترین فیلم ، نشاندهنده نگاه به شدت ارتجاعی به زن دارد . فیلم مذکور در لوای دفاع از «همجنس گرایی» و «احترام برای حقوق زنان منحرف» ، بیشترین تایم اثر را به نمایش صحنه های بی پروای معاشقه دو زن اختصاص داده است تا آنجا که حتی صدای برخی از طرفداران کانون خانواده در غرب را هم درآورد . اما فیلمساز مدعی (و داوران طرفدار فیلم) در واقع به بهانه دفاع از آزادی زن ، حداکثر تجارت و سودجویی را به کار برده اند .
این فقط کن 2013 نبود که با اوج بدن نمایی زن به پایان رسید بلکه دیگر فستیوال ها نیز به دنباله روی از کن پرداختند . چند فیلم اسکاری 2014 از جمله فیلم «او» ، «باشگاه خریداران دالاس» و ... یا برنده جشنواره ساندس 2014 یعنی «درحال حاضر دیدنی و جذاب» از جمله چنین آثاری بودند که در زمره فیلم های هنری قرار گرفتند . متاسفانه حتی سینماگری مانند «وودی آلن» که روزگاری کمدی های او مردم کشورش و جهان را به وجد می آورد و از عمق لازم برخوردار بود نیز برای عقب نماندن از قافله و موج حاضر به ارایه فیلمی مانند «یاسمین آبی» روی آورد . البته اسکار با سه نامزدی و گلدن گلوب با جایزه اصلی سعی کردند تا او را در همین دایره حفظ کنند . تثبیت وضعیت فعلی و سرمایه گذاری کمپانی ها و حمایت فستیوال ها از این موج نشان می دهد که بیش از پیش زن در مقام کالا و وسیله کام جویی و لذت بخشی مردان مورد اهتمام است .
سینمای ما ، سینماگرانمان و کلیه دست اندرکاران عرصه هنرهفتم در کشورمان (خصوصا زنان بازیگر) باید افتخار کنند که درچنین سینمای پاکی فعالند . نسل اولی های اهل سینما فضای قبل از انقلاب را به خوبی بیاد دارند . امروزه علیرغم بسیاری از ضعف های حاکم بر سینمایمان اما حضور در این وادی غرور انگیز است . امروزه دیگر در سینمای ما زن برای برانگیختن شهوت مردان به تصویر کشیده نمی شود ، (اگرچه تلاش های مذمومی در سالهای گذشته صورت گرفته است) بلکه شخصیت ، افکار ، روح و روان ، انگیزه ها و تاثیر اجتماعی اش عامل نقش آفرینی در درام ها است .
البته از موضعی آرمانی و در حد انتظار و لیاقت زنان انقلابی ، سینمای ما نتوانسته تصویر کامل و درستی از زن مسلمان ایرانی ارایه کند و لذا به زنان کوشا ، فداکار ، جهادگر ، فعال اجتماعی ، کشاورز ، کارگر ، سیاستمدار و به طور کلی زنان در صحنه های مختلف جامعه مان به شدت بدهکار است . معمولا در کشورهای تکان خورده سیاسی ، سینما در این زمینه ادی دین کرده است . مثلا سینمای شوروی بعد از انقلاب علیه تزار ، با تصویر زن نمونه ای حزب کمونیست با عنوان «مادر» براساس رمان ایدئولوژیک ترین نویسنده این کشور ، به نقش مهم زنان در فروپاشی نظام قدیم تاکید می کند . همچنین بالیود با فیلم «مادر هند» ، فرانسه با «ژاندارک» ، ژاپن با سریال «سالهای دور از خانه» یا همان «اوشین» و ... نمونه هایی از سینمای باحضور قهرمانان زن به دنیا ارایه کرده اند ، اما سینمای ما هنوز که هنوز است از تصویر شمایل زنی که در سال های پس از انقلاب در کانون تحرکات مختلف و عرصه های رزم و دفاع از کشور ، تولید ، اداره و خانه سهم قابل توجهی داشته و دارد ، عاجز و درمانده است . با این حال باید به سینمای کنونی بالید و متقابلا توجه سینماگران کشورمان را به این واقعیت معطوف کرد که آنچه حاصل آمده از رهگذر وقوع انقلاب اسلامی است ، باید سینماگری که حالا در این فضای آرامش بخش فارغ از آلودگی به هوس و چشم چرانی ، فیلم می سازد فراموش نکند که چه خون هایی فدیه این موجودیت شده است . اکنون وظیفه هر سینماگری است که قدردان این مردم باشد و خود را خادم این مملکت و زنان این جامعه بداند . زنان انبوه کشورمان برای تحویل چنین فضا و شرایطی به سینماگران و به ویژه زنان فعال این عرصه ، از هیچ فداکاری و ایثاری کوتاهی نکردند ، متقابلا انتظار رعایت حقوق معنوی شان را در زمینه اهتمام به فرهنگ ، باورها ، اعتقادات و شخصیت شان در درام ها ، نمایش ها ، فیلم ها و سریالها دارند .
سینماگر ایرانی چنانچه به این نعمت موجود باور داشته باشد و چهره زن ایرانی را به درستی ترسیم کند بی شک حتی مورد توجه مخاطبان جهانی نیز قرار خواهد گرفت . با تمام تلاش مدیریت جهانی برای استفاده دنیایی از اندام و جسم زن ، اما مردم انبوه ممالک همچنان خانواده محور و زن را در قامتی منزه و با حیا و سالم می خواهد لذا آثاری با محوریت زن مسلمان که در فرم و ساختاری قوی و هنرمندانه ارایه شود حتما مورد اقبال مردم کشورها قرار خواهد گرفت ، حتی فستیوال های خسته از عریانی و اندام فروشی زن ها نیز در برابر فیلم هایی قدرتمند با مضمون ارزش های زن ایرانی ، سر تسلیم فرود خواهند آورد ، در واقع هم آنها هستند که شرم زده وضع موجودند ولی فیلم های ما در صورت نگاهی اصیل به زن ایرانی خط شکن وضع حاکم بر سینمای جهان تلقی خواهند شد ، رویکردی که برای همه جذاب و پرکشش است .
مطلب را با سخنان مقام معظم رهبری در این زمینه به پایان می برم ، با این اطمینان که اگر سینماگران ما ، آثارشان را با این نگاه درباره زن دراماتیزه کنند ، درجهان نیز خواهند درخشید :
«این، یکى از آن میدانهایى است که ما در مقابل دنیاى استکبارى مدعى هستیم. من بارها به گویندگان و مبلغین قضیهى زن عرض کردهام: این ما نیستیم که باید از موضع خودمان دفاع کنیم؛ این فرهنگ منحط غرب است که باید از خودش دفاع کند. آنچه را که ما براى زن عرضه مىکنیم، چیزى است که هیچ انسان اندیشمند با انصافى نمىتواند منکر شود که «این براى زن خوب است.» ما زن را به عفت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آمیزش بىحد و مرز میان زن و مرد، به حفظ کرامت انسانى، به آرایش نکردن در مقابل مرد بیگانه - براى آنکه چشم او لذت نبرد - دعوت مىکنیم. این بد است؟ این کرامت زن مسلمان است. این کرامت زن است. آنهایى که زن را تشویق مىکنند که خود را به گونهاى آرایش دهد که مردان کوچه و بازار به او نگاه کنند و غرایز شهوانى خودشان را ارضا کنند، باید از خودشان دفاع کنند که چرا زن را تا این حد پایین مىآورند و تذلیل مىکنند؟! آنها باید جواب بدهند. فرهنگ ما، فرهنگى است که انسانهاى والا و اندیشمند غرب هم آن را مىپسندند و رفتارشان همینطور است. در آنجا هم خانمهاى عفیف و سنگین و متین و زنهایى که براى خودشان ارزشى قائلند، حاضر نیستند خودشان را براى ارضاى غرایز شهوانى بیگانگان و هرزهچشمها وسیلهاى قرار دهند».
- فارس