پس از ساخت دوربین و تصاویر متحرک توسط ادیسون (مخترع لامپ برقی) سه نفر از یهودیان ساکن امریکا بنام سام گلدوین و جک هنری وارنر و لوییس بی مایر هالیوود را ایجاد کردند(1)
سام گلدوین
جک هنری وارنر
لوییس بی مایر
بزرگترین استودیوهای هالیوود (پارامونت٬ یونیورسال، برادران وارنر٬ مترو گلدون مایر٬ کلمبیا و فاکس) در قرن بیستم وتوسط یهودیان تاسیس و یا توسط آنان خریداری و سامان دهی شده است.
احاطه هالیوود توسط یهودیان چنان سریع صورت گرفت که هنری فورد در کتاب "استقلال نازپرورده"، به این نتیجه می رسد که یهودیان تنها بر 50% از صنعت فیلمسازی احاطه ندارند بلکه تمامی آن را در اختیار دارند.(2)
اینان با حضورشان در هالیوود (در سال 1988 عصر تولید فیلمهای ناطق) دنیا را در دست خود گرفتند به طوری که در حال حاضر به جد میتوان گفت علاوه بر تسلط برفیلمسازی امریکا این صنعت رانیز در کشورهای دیگر مثل هندوستان (بالیوود برای جذب مخاطب بیشتر به جای استفاده از کلیشه سنتی و قدیمی رقص و آواز وصحنه های عاشقانه به استفاده از سکس و چهره های جذاب وبنام هندوستان خانم آی شواری و یاخانم بیپاشاباسواینک در فیلم jism))(3) ستاره های معروف سینمای بالیوود روی آورده اند که این بهره برداری موجب استفاده اقتصادی و منفعت مالی برای تولیدکنندگان فیلم و ستارگان آنهاشده است بنابراین علاوه بر موفقیت اقتصادی در بالیوود استقبال تماشاگرانی با رویکرد سکس و برهنگی موج بزرگی را در این کشور به راه انداخته است که خواهان تماشای اینگونه فیلمها میباشندو آنها را به سوی استفاده از فیلمهای هالیوود نیز راهنمایی مینماید)رانیز بر عهده دارند.
بر طبق آمار منتشره در کشور آمریکا بیشترین تجمع یهودیان در امریکا و فلسطین اشغالی است و بدین ترتیب بیشترین برنامه ریزی برای تسلط بر کشور٬ در کشور امریکا و توسط یهودیان ساکن در آنجا انجام میپذیرد یهودیان در امریکا از بنیانگذاران و ترویج دهندگان اصلی همجنس بازی(Homo sexuality) وشیطان پرستی (Satan worshipping) میباشند.
باتوجه به اینکه تنها تماشای یک اثر هنری سینمایی به ظاهر ساعاتی از زندگی روزمره را برای ما پر میکند ولی حامل پیام از طرف سازندگان با غرض و یا بدون غرض میباشد که گاه مدت طولانی در ذهن ما تأثیر گذار خواهد بود در عین حال گاهی تغییرات رفتاری ما را نیز به دنبال خواهدداشت به عنوان مثال امروزه الگوهایی از زن را دنبال میکنیم اگر چه جنس زن هستند ولی تنها جنسیت را یدک میکشند نه شخصیت والا و ارزشمند زنان را و در این بین با استفاده ابزاری و تبلیغاتی هیچ کالایی فریباتراز زنان برهنه هالیوود این امکان را برای ما میسر نخواهند نمود .
در قرن حاضر در جامعه غرب از آزادی زن در ظاهر و پنهان اسارت او را درصحنه های سیاسی و اجتماعی و کارگری و خانوادگی بیشترین بهره برده میشود به طوری که با کشاندن او به صحنه فرهنگ به ظاهر و در باطن استفاده ابزاری از جسم او،او را به عنوان هنرمندی البته بدون عقل و تفکر و با جذبه شهرت بر پرده نقره فام سینما کشانده است و به جهت نفوذ بیشتر و پول سازی در خدمت اربابان صنعت سینما او را به رنگ و لعاب ظاهری و به طریقی بسیار زیبا و دل فریب آراسته و بهره میبرد ظاهراً این اربابان صنعت سینما خود در خدمت اربابی بزرگتر و بازر و زور بیشتر میباشند که به طور زنجیره ای رد پای او را در همه عرصه های فعال کشورهای دنیا چه ازلحاظ اقتصادی و پولی، کار و کارگری، سیاست و سیاست گذاری٬ حزبی و دولتی٬ اجتماعی و جامعه شناسی٬ ورزشی و قهرمان پروری ٬ جنگ ونژادپرستی و ضعیف کشی و دهها مورد دیگر میتوان دید.
و به این ترتیب وجود جشنواره های معروف دنیا (جشنواره کن در فرانسه، جشنواره برلین در آلمان و یا جشنواره اسکار در امریکا)، فیلم های بلند و کوتاه٬ داستانی٬ جنایی و مستند در دنیا و ستاره سازی زنان و مردان دلفریب در ظاهر و ... از وجود اربابانی با زرو و زور و قدرت در جامعه بین الملی صهیونیست که با برنامه ریزی بلندمدت و البته آهسته و پیوسته و با بکارگیری علوم انسانی پایه در جوامع دنیا، سعی در پیاده نمودن اهداف نژاد پرستانه و برتری قومی خویش و مظلوم نمایی وتنها با داشتن تفکر قوی و استفاده از قوای انسانی دیگر جوامع رادارند اهداف خویش را دنبال مینمایند در این میان با استفاده از این ستارگان سینما و القا رفتارهای پسند و ناپسند آنان به جوامع مختلف بشری در اکثر کشورهای دنیا نفوذ کرده و در ابتدا تهاجم فرهنگی و در مرحله بعدی تحت فشار قراردادن کشورهای مخالف سیاست آنان (عمدتا کشورهای اسلامی و عربی و یا کشورهایی با فرهنگ بومی و متعصب) و یا همراه کردن بیشتر کشورهای مدافع آنان و جوامع انسانی به طور گسترده به هدف خود نزدیک میگردند.
و به این ترتیب با صدور این گونه فیلمها البته با جار و جنجال قبلی و سر و صدای فراوان و سفر ستارگان این فیلمها به ظاهر تفریحی به مناطق مختلف دنیا، به اهداف خود دست میابند، به عنوان مثال اخیراً افتتاح مجلل ترین هتل جهان( هتل آتلانتیس) در شهر دبی که تعدادی از ستارگان سینما از جمله رابرت دنیرو، لیندس لوهان، مایکل جوردن، چالیز ترون و... حضور داشته اند را نیز از این موارد میتوان نام برد.
ستارگان سینما، بازیگران در حمایت از اربابان بزرگ صهیونیست به طور خواسته و ناخواسته قدم برمیدارند و زنان نیز در این میان به دلیل لطافت و زیبایی جسم و روح و لاابالیگری بشر در جهت رسیدن به امیال پست حیوانی نقش بسیاربزرگی را ایفا میکنند در بیشتر فیلمهای یهودی از قهرمانان و دستیاران زن بهره میبرند که با کمک آنان قهرمان اصلی به پیش میرود آری زنان در آثار هنرمندان دیده میشوند و هر بار شکلی خاص و متفاوت ولی معمولاً برهنه و عریان ودر نقش معشوق مرد و در کنار شخصیت اصلی و با پردازش شخصیت زنانه و دلبری بدست مردان در مورد آنان اعمال میشود.
تعدادی از این زنان هنرپیشه علاوه بر عریان حاضر شدن در صحنه و ساخت فیلم های مستهجن تحت ریاست یک زن فاسد یهود بنام مادام هالیوود (نام اصلی او هایدی فلایسHeidi Fleiss است.) به فعالیت میپردازند.(4)
این زنان هنرپیشه با فعالیتهای غیر اخلاقی خود باعث الگو شدن برای زنان طبقه متوسط و پایین جامعه و گاه ثروتمند میباشند به طوری که به دلیل وجود سرگرمیهای فراوان و اشتغال همراه با تفکربرای درآمد بیشتر برای خوشگذرانی در تعطیلات پایان هفته٬ باعث شده است مردان و زنان غربی بدون تفکر هر عملی را که این بازیگران انجام میدهند گاه به منزله وحی منزل، برای پیروان و رهروان آنان است انجام دهند ازجمله موارد که میتوان به وضوح دید به عنوان مثال استفاده ازیک نوع پوشش خاص و یا آرایش مو و یا رقص و حرکات موزون و غیر موزون مایکل جکسون یهودی و جنت جکسون (خواهر مایکل) خواننده مشهور غربی است که در همه دنیا طرفدارانی را دارد پس از برگزاری هر کنسرت جکسون، کلیه حرکات و مد لباس و موسیقی و... در کوتاه ترین مدت به سرعت در جامعه رشد کرده و افراد زیادی را مجذوب نموده و فراگیر میشود.
بالا رفتن تحصیلات در قاره آسیا و آفریقا ودسترسی آسان به تلویزیون و ماهواره و اینترنت و استفاده از فرآورده های مدرن امروزی همچون سی دی وتلفن همراه گرایش کشورهای جهان سوم را برای استفاده از محصولات فرهنگی غرب و برگرفته از مواد مخدر٬ خشونت همه جانبه، پورنو و.... ظاهری جذاب و فریبنده به آنها داده است.
دراین میان نیز صهیونسیم مسلط بر هالیوود به شکل راحتتری به اهداف خود نزدیکتر میشود تأثیر ات فرهنگی بر روی کشورهای در حال توسعه بسیار عمیق و گسترده تر خواهد بود زیرا جاذبه های تکنولوژی غربی٬ ظاهر فریبنده تر را نیز به همراه دارد و به این ترتیب به گسترش فقر و تباهی دامن میزند. گسترش سیاست مصرف گرایی کشورهای بزرگ٬ (تحمیل به کشورهای فاقد صنایع پایه و محروم از نعمتهای طبیعی نیز به طور نسبی عمل خواهدشد) را برای کشورهای جهان سوم را همراه دارد و تمرکز انسآنها از درگیری فکری به اوج ابتذال جسمی و جنسی رسانده و آنها را از فکرکردن به اهداف و زیر ساخت های صهیونسیت دور میگرداند و به این ترتیب علاوه بر قدرت سرمایه داری٬ قدرت و نفوذ فراوان سیاسی را نیز برای آنان به ارمغان خواهد داشت.
افرادی که در هالیوود مشغول به کار هستند همه دارای مشاغل حساس میباشند ازجمله این سازندگان فیلم غالبا در سمت مدیران این استودیوها به فعالیت مشغول هستند و اهداف فکری خویش را در کمک به صهیونیسم هدایت میکنند. علاوه بر مدیران اکثر نویسندگان و کارگردانان یهودی هالیوود ازجمله فاکسمن، اریک فون، اشتروهایم، ژوزف فون اشترنبرگ، ماکس افولس، استنلی کوبریک، فریتس لانگ، ویلیام شاتنر، رومن پولانسکی، سیدنی لومت، بیلی وایلدر، کلود للوش، کاتزنبرگ، مل بروکس، استیون اسپیلبرگ، وودی آلن، سیدنی پولاک، راب راینر، ساموئل گلدوین و... نسبت به بقیه کارگردانان یهود مشهورترند.
تهیه کنندگان یهودی هالیوود میتوان آدولف زوکر، ساموئل زنتسر و جوئل سیلوررا میتوان نام برد.
و بازیگران مطرحی همچون ریچارد پاچکو، پل نیومن، کرک داگلاس، مایکل داگلاس، هریسون فورد، داستین هافمن، رابرت رد فورد، رابرت دنیرو، پیتر لوری، جان گارفیلد، چارلز برانسون، جان استیوارت، جری لوئیس، برادران مارکس، ران رفیکین، باب هاسکینس، ریتا هیورث، الیزابت تیلور، مریلین مونرو، سیلویا سیدنی، سارا برنار، لورن باکال، سالی فیلد، میشل فایفر، لیز تیلور، جودی هالیدی و ... از مشهورترینند که میتوان نام برد.
علاوه بر بازیگران و ستارگان مورد علاقه عموم مردم، میتوان از افراد مشهور دیگری همچون مایکل جکسون، رینگو استار، دیوید کاپرفیلد و الویس پریسلی(5) که همگی یهودی و در جهت و هم جهت با یهودیان همگام میباشند نیز میتوان نام برد اینان یهودی تبار و یا همدست با آنان برای رسیدن به اهدافشان عمل مینمایند. بازیگران یا تولید کنندگان و تهیه کنندگان ظاهرا دارای مذهب یهودی نمی باشند ولی به لحاظ فرهنگی و اشاعه فرهنگ یهود کاملا یهودی عمل مینمایند.
یهودیان هالیوود دراین میان دشمنان دیرینه خود یعنی مسلمانان واعراب را نیز فراموش نکرده اند بویژه اعراب را در فیلمها افرادی بی فرهنگ و عقب مانده نشان میدهند (ازجمله فیلمهائی که بر ضد اعراب ساخته شد میتوان به فیلم شبکه سال 1976، خروج سال 1960، سایه غول سال 1966، یکشنبه سیاه سال 1977، دلتا مور سال 1986 دروغهای حقیقی سال 1994که همگی موضوع ضد عربی و ضد اسلام دارند اشاره نمود)(6)
با ساخت فیلمهای ضد مسلمان و تروریسم خواندن آنان و بهره گیری از هنرپیشه های قدرتمند هالیوود مثل پل نیومن و یا کرک داگلاس و .... بر جذابیت فیلمهای تروریستی خود می افزاید از جمله فیلمهای ساخته شده اخیر که همه ما به یاد داریم میتوان" بدون دخترم هرگز" را نام برد که با مضمونی کاملا ضد اسلامی ، پدری مسلمان ولی سنگدل را به نمایش میگذارد هنوز از خاطرمان نرفته است كه این فیلم محصول سال 1991 هالیوود، چگونه به هویت دینی و ملی ملت شریف ایران توهین آشكار كرده بود.
این فیلم بر اساس داستانی از بتی محمودی همسر آمریکایی یک دکتر ایرانی ساخته شده بود بر اساس داستان فیلم که سراسر به سیاه نمایی از جامعه ایران و زندگی ایرانی پرداخته، دکتر محمودی همراه با همسر و دخترش (مهتاب) برای تعطیلات به ایران می آیند اما دکتر می خواهد همسر و دخترش را به زور در ایران نگه دارد. بهمین خاطر بتی و مهتاب بعد از 18 ماه از طریق ترکیه از ایران فرار می کنند تا به آمریکا برگردند. و جالب اینكه بتی محمودی، نویسنده آمریكایی این داستان، در آمریکا دکترای افتخاری دریافت کرد!
کارگزاران فرهنگی و هنری آمریکا و افکار وابسته که عمدتا در اختیار بنگاههای تبلیغی صهیونیسیتی قرار دارند بیکار ننشسته و با تمام قوا به بهانه های مختلف بر علیه اسلام و ایران دست به تولید محصولات مختلف هنری می زنند که نمونه بارز آن همین فیلم ضد ایرانی ۳۰۰ است که توسط یک استودیوی فیلمسازی در هالیوود تهیه و تولید شده است.
البته باید توجه کرد صنعت فیلمسازی برای یهودیان منافع مادی بسیاری را نیز به همراه داشته است و استفاده از انگیزه های جنسی و هزره نگاری ها و لاابالیگری در پیشرفت و موفقیت فیلمهای آنان نیز بسیار موثر میباشد و طبق آمار ارائه شده از اینترنت عمدتاً باتوجه به اقلیت اندک یهودیان جامعه امریکا (حدود 0003 /درصد) از پنج عامل در این تجارت و یا صنعت بهره برده اند که عبارتند از:
استهجان اخلاقی ٬ خشونت ٬ مصرف مشربات الکلی و مصرف مواد مخدر، پول پرستی که در همه فیلمهای خانوادگی و فیلمها و انیمیشن های کودکانه می توان دید.
یکی دیگر از اهداف تسلط یهود برسینمای هالیوود تخریب فرهنگ اخلاقی و تعصبات دینی مسیحیان میباشد که با استفاده از انگیزه لذت جویی و کامیابی تسلط بر فرهنگ عموم امریکا را نشانه گرفته است و با فساد و فحشا ارائه شده در فیلمهای هرزه نگار جوانان را از دین مسیحیت و در سایر کشورهای جهان تضعیف سنتهای دینی عمیق و عفیف بومی وخانوادگی دور و در نهایت برانداختن این سنتها گام برمیدارند به طوری که با آموزش جنسی به طور بی شرمانه زمینه را برای سلطه خود در خانه همه ملل فراهم مینمایند و به این ترتیب مرز ارزشهای انسانی و مفاهیم درست و نادرست و خوب و بد ....تحت تأثیر قرار میدهند و در نهایت انسان و ارزشهای انسانی روبه زوال و نابودی پیش می رود و به این ترتیب گروه اندک در ظاهر بر هالیوود و صنعت فیلمسازی امریکا ولی در باطن کنترل افکار و هدایت رفتار کشورها نقش بسزایی را بازی میکنند.
حال در اینجا یک سوال مطرح میشود که چرا یهودیان علاقه مند به در دست گرفتن صنعت رسانه های جمعی مثل فیلم سازی و تاسیس شبکه های تلویزیونی (شبکه های NBC(متعلق به دیوید سارنوف) وABC ( متعلق به لئواردو گلدنسون )و شبکه های ماهواره ای و یا ایستگاههای رادیویی BBC متعلق به میخائیل گرین (10) هستند و حاضر به تقسیم این حرفه با دیگران نیستند؟ چرا خواستار تأثیر در صنعت فیلمسازی در سایر کشورها ( بالیوود در کشور هندوستان ) میباشند و در عین حال در پیش برد و ارتقا بخشیدن بسیار موفق عمل نموده اند؟
درکتاب"امپراطوری از میان خودشان٬ چگونه یهودیان هالیوود را ابداع نمودند" نوشته لویس بی مایر از پیشگامان یهود این طور نوشته شده است:چ
یهودیان با ورود به عرصه فیلم سازی و تولید آثاری به ظاهر هنری در عرصه ای وارد شدند که کسی آنان را سرزنش نمی کند و آنان میتوانند به راحتی بر این دنیا حکمرانی کنند(11) همانطور که درپیش به صورت مبسوط توضیح داده شد عوامل این علاقه مندی متعدد است ولی مهمترین آن دستیابی به قدرت نه به معنای قدرت مندی و زورگیری متداول در کشور فلسطین اشغالی بلکه به معنای قدرت سیاسی است گر چه کشور اسرائیل که جایگاه یهودیان در جهان (ازلحاظ جمعیت یهودی ساکن) دارای امکانات عظیم نظامی است (البته باکمک کشور امریکا) و بنا به هدفی که دنبال مینمایند اسرائیل را به مرکز قدرت نظامی و صنعتی جهان نموده و امریکا را به قدرت بزرگ در عرصه اطلاعات و سرگرمی حرفه ای و تفریحی تبدیل نموده است.
یهودیان صاحب ثروت هستند و در عین حال دارای نبوغ و استعداد تجاری و با داشتن نوعی وفاداری همراه با نژاد پرستی بهره مند میباشند، هیچ گروهی نژادگرایانه تر و سازمان دهی تر از یهودیان برای نیل به اهداف و منافع خود در دنیا وجود ندارد و در بین ملل جهان تقریباً کمیاب و نادر است. ولی بدست آوردن قدرت سیاسی در کشور 311 میلیون نفری مثل امریکا با امکانات مالی و صنایع پیشرفته و موفق در زمینه علوم روز دنیا با وجود مجموعه نژادهای متعدد از همه کشورهای دنیا برای کشور کوچک و نوپای اسرائیل بسیار ضروری و جذاب خواهد بود.
یهودیان با تلاش و کوشش و سرمایه گذاری و کار آفرینی در زمینه صنعت سینما و جاه طلبی٬ همراه با بلندپروازی و سرسختی بی مانندی برای محکم نمودن جایگاه خویش در کشور قدری مثل امریکا از هیچ کوششی فروگذار ننموده اند که حاصل آن علاوه برکسب سود سرشار و شناخت مردم از این اقلیت ضعیف و با داشتن کشوری غاصب٬ قدرت و نفوذ سیاسی را برای امریکاییان خوش گذران و به واسطه تحریک امیال پست انسانی و زود گذر به همراه داشت و چه راهی مطمئن تر از راه یابی به صنعت و حرفه سینما و سرگرمی و نمایش فیلمهای مستهجن و پر فروش برای همه سنین جامعه به اشکال فیلم و انیمیشن (که با استفاده از دختران و پسران جوان و زیباروی همه ممالک دنیا و با سلیقه های متفاوت و با استفاده از آخرین تکنولوژی مدرن و روز دنیا همه را راضی نگاه خواهد داشت)که هیچگاه بوی کهنگی ازآن به مشام نخواهد رسید.
یکی دیگر از ویژگیهای فیلمهای هالیوود استفاده از حرکات آکروباتیک و بدل کاری و کشمکش و تعقیب و گریز و نجات است که در اصطلاح اهل فرهنگ سینما به اکشن معروف است که باعث کشش تماشاگران از سنین کم تا افراد بزرگسال شده است که این ویژگی (اکشن) در تمام قریب به اتفاق فیلمهای هالیوود به همراه صحنه های هرزه گری و لاابالیگری با ظاهر پر زرق وبرق فراوان مورد پسند همه نوع مخاطب خواهد بود.
آری تسلط بر رسانه های جهان از لحاظ روابط اجتماعی بسیار مخرب خواهد بود و برای اصلاح یک عمل نادرست و ناشایست و اندیشه بیمار، سالیان درازی وقت، و مستلزم صرف هزینه و انرژی فراوان خواهد بود در صورتیکه با تولید و نمایش یک فیلم مبتذل و ارائه روش عملی در آن به راحتی تماشاگر تحت تأثیر و سیطره قرار خواهد گرفت و با تکرار آن به اشکال متفاوت و حذف ارزشهای انسانی به تدریج دررفتار و افکار او دیده خواهد شد.
یهودیان با ترویج خرافات و باورهای خرافی مثل ظهور منجی یهود، سرزمین موعود، پایان دنیا، شیطان، افسانه نیل تا فرات سعی در ابقاء عقایدخرافی دینی صهیونیست داشته و آن را دستمایه فیلمهای سینمایی خود قرار میدهند. در کنار این القاء خرافات، عقیده نژادپرستی و برگزیدگی و برتری نیز به شدت دنبال میگردد تا جایی که با نابودی کلیه تمدنهای بشری تنها تمدن یهود بر جای مانده که خود یکی از جلوه های نعمت الهی است که خداوند بر آنان و همه مردم دنیا ارزانی داشته است، بینندگان با تماشای اینگونه فیلمها به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و در خود حس پوچی و بی اعتمادی نسبت به دین و ایمان و معنویت برگزیده خود پیدا میکنند و در نهایت این یهودیان هستند که با دین یهود و اسطورهای یهود به ظاهر (ناجیان قوم یهودیا به عبارتی حضرت داوود نبی(ع) و حضرت سلیمان(ع) فرزند حضرت داوود(ع) و حضرت موسی (ع) )به جاودانگی نائل خواهند آمد.
یکی دیگراز مراکز تحت نفوذ اربابان صنعت سینما کمپانی والت دیزنی است که از زمان تصدی ریاست یهود او این هدف دنبال میشود همه ما در همه کشورهای دنیا حداقل یک یا چند محصول از کمپانی والت دیسنی را دیده ایم و دقایقی را با دیدن فیلمهای تولیدی این شرکت سرگرم بوده ایم ولی بدون توجه به اهداف سازندگان فیلم، بيشتر كودكان شخصيتهاي كارتوني والت ديزني را به خوبي ميشناسند.
بد نيست بدانيم اولين شخصيت مشهور آثار والت ديزني"ميكي ماوس" نمادي از همان يهودي سرگردان است كه مدام از سوي رقيبان قويتر تهديد ميشود و او صرفا با اتكا به زيركي و چالاكي خويش، بر تمامي دشمنان فايق ميآيد.
امروز هم تداوم اين شخصيت كارتوني را در انيميشن"تام و جري"ميتوان مشاهده كرد. مورد ديگر، شخصيت هاي كارتوني مطرود و گوشه گيري هستند كه به دليل زشت رويي توسط ديگران تحقير ميشوند ولي در نهايت اين ناتواني و زشتي با توانايي و زيبايي جايگزين ميگردد و آنها بر تمامي مشكلات غلبه ميكنند و غبطه رقيبان را بر ميانگيزند. انيميشن"جوجه اردك زشت" و "دامبو، فيل پرنده" در زمره اين گروه از آثاراند(12).
بعد از قرار گرفتن کاتزنبرگ مدیر یهودی شرکت دیزنی (غالبا در سمت مدیران این استودیوها به فعالیت مشغول هستند و اهداف فکری خویش را در کمک به صهیونیسم هدایت کنند.) این شرکت به سوی ساخت فیلمهای پر فروش و مستهجن روی آورد که حاصل آن سود سرشار و آشنایی بیشتر مردم با این بنگاه فیلم سازی شد این آشنایی مردم تا جایی با اهمیت تلقی شد که گروهی از افراد غیر یهودی با ادیان متفاوت هالیوود به جهت استفاده از مزایای این گروه اقلیت گاه با تغییر ظاهر و روش های خود را به شکل یهودی جلوه میدهند چراکه کار با این گروه منفعت فراوان٬ شهرت٬ جذابیت و... را برای آنان به همراه خواهد شد علاوه بر این گسترش اعمال بیشرمانه و وقیحانه در غرب باعث افزایش موفقیت آنان خواهد بود به طوریکه طبق نظرآقای ویلیام کش روزنامه نگار بریتانیایی نوشته شده(13) 35% از اعضای جامعه سینماگران امریکا همجنس باز هستند و از سالهای بسیار دور در لس انجلس این جوک شایع است که برای ورود به صنعت سینما باید به آیین یهود گروید زیرا آنان همواره بر این باورند که برترین نژاد و آیین دردنیا هستند.
این در حالی است که آنان تنها 0003/ درصد از جمعیت امریکا را تشکیل میدهند (برطبق آمار گرفته شده از سایتهای غربی) و تسلط این چنین بر صنعت سینما و دنیا واقعا حیرت آور و شگفت انگیز میباشد و نشان از برنامه ریزی مدرن و بلندمدت و نبوغ این افراد برای رسیدن به اهداف دور را نشان میدهد و این در حالی است که این گروه اقلیت برای فرهنگ و ارزشهای اخلاقی جامعه امریکا هیچگونه ارزشی را قائل نمی باشند.
هرگاه یکی از ستارگان سینما و هنرمندان از یهودیان جانبداری نماید به سرعت رشد نموده و مدارج ترقی را باسرعت هرچه بیشتر طی مینماید و در این بین اگر او یهودی و یا یهودی زاده باشد بدون شک یکی از مشاغل حساس هالیوود را عهده دار امری مهم خواهدبود مانند مدیران ارشد استودیوها و کارگردانان بزرگ فیلم های پر فروش دنیا و یا بازیگران و ستارگان سینما که همگی از این گروه محسوب میشوند در نظام مافيايي هزار چهره هاليوود، براي يك هنرمند ضد صهيونيست (حتي اگر يهودي باشد)جايي وجود ندارد و سرنوشت تلخ بزرگترين هنرمند تاريخ سينما(چارلي چاپلين) گواهي است بر اين مدعا.
"چارلز اسپنسر چاپلين" يهودي زاده فقيري بود كه دوران كودكي را در عسرت و تنگدستي گذراند و در نخستين سالهاي شكوفايي سينما در آمريكا با تكيه بر خلاقيت و استعداد فردي خود سرانجام به اوج قله شهرت و افتخار نائل آمد.
او بعنوان يك هنرمند يهودي، در اكثر نقشهاي سينمايي آغازين خود، تصويري بديع و جذاب از يك"يهودي سرگردان" به تماشا گذاشت و اين همان الگوي مطلوب سياستگزاران هاليوود محسوب ميشد. تدريجاً چارلي چاپلين به محبوبترين هنرمند تاريخ سينما تبديل شد و تهيه كنندگي آثارش را خود بر عهده گرفت. اكنون اين مجال براي او پديد آمده بود تا پس از ساليان متمادي به دل مشغوليهاي خويش بپردازد و فارغ از نظام مافياي حاكم بر هاليوود حرف دل خود را به زبان تصوير بيان كند.ولي لابي صهيونيسم در هاليوود اين روال را نميپسنديد و از همين جا بود كه دشمني ها آغاز شد.
"چارلي چاپلين" هنرمند محبوب مردم كه پيش از اين در اكثر آثار خود بعنوان يك فقير خانه به دوش،تمثيلي از مظلوميت جهاني يهوديان بود،اكنون از قالب"يهودي سرگردان"بيرون آمده و در نقشهايي متفاوت (همچون: انساني ماشيني، ثروتمندي عياش يا ديكتاتوري زورگو) نظام ارزشي غرب را به سخره ميگرفت و اين روالي نبود كه صهيونيستهاي هاليوود آن را تحمل كنند. لذا ماشين سانسور هاليوود به كار افتاد و چاپلين را نيز همچون بسياري ديگر از هنرمندان مستقل هاليوود (به جرم واهي كمونيست بودن( براي هميشه از عرصه بازيگري كنار گذاشت.
ناگزير چاپلين به اروپا رفت و همزمان با ترك هاليوود،بازگشت او به آمريكا ممنوع اعلام شد!اين گونه بود كه پرونده هنري مشهورترين بازيگر يهودي تاريخ سينما به جرم عدم تمكين از مرام صهيونيسم بين الملل براي هميشه بسته شد و او واپسين سالهاي عمر خود را در عزلت و گمنامي سپري كرد.متقابلا بسياري از گمنامان عرصه سينما به دليل برخورداري از حمايت لابي يهود،يك شبه ره صد ساله پيمودند و در رديف بزرگان سينما قرار گرفتند.از اين گرو جمعي يهودي بودند و برخي ديگر صرفا دل در گروه آرمانهاي صهيونيسم داشتند و اين حكايت تا امروز همچنان باقي است. (14)
بگذار ملت آمريكا براي يك بار بفهمند كه اين نه يك انحطاط طبيعي، بلكه توطئه حساب شده و ويرانگري است كه ما را احاطه كرده است... اين جمله هایي است كه "هنري فورد" آمريكايي قريب هشتاد سال پيش در روزنامه مشهور "بورن اينديپندنت" نوشت و آمريكاييان را از سقوط در منجلاب فساد مادي و انحطاط اخلاقي بر حذر داشت.
او در سلسله مقامات معروف خود از جريان سازماندهي شده و نظام مندي سخن گفت كه تدريجا با ترويج ليبراليسم اخلاقي و تساهل اعتقادي، جامعه آن روز آمريكا را به سمت فساد و تباهي سوق ميداد. در حقيقت هدف او آن بود كه ملت آمريكا را از خطر شكل گيري امپراطوري فرهنگي و اقتصادي يهود در اين كشور آگاه سازد و بر اين باور بود كه يهود بين الملل به حكومت بر آمريكا اكتفا نكرده و در صدد برپايي حكومت جهاني است."هنري فورد" با تيزبيني خاص خود دريافته بود كه مسئله يهود در آمريكا به قلمرو سياست و اقتصاد محدود نميشود و ساحات فرهنگ و هنر و رسانه هاي جمعي را نيز در بر ميگيرد.
فورد، سينماي آمريكا را ماهيتاً يهودي ميدانست و آن را مهمترين و مؤثرترين ابزار تبليغي يهوديان بر ميشمرد.او بر اين باور بود كه يهوديان از طريق سينما سعي در تخريب و انهدام ارزشهاي اخلاقي و مباني اعتقادي جامعه آن روز آمريكا را دارند. "هنري فورد"در كتاب معروف خود تحت عنوان "زندگي و كار من" اينگونه مينويسد: "در اين كشور جريانهاي مشخص و صاحب نفوذي مشاهده ميشوند كه به نحو محسوس در ادبيات، سرگرميها و رفتار اجتماعي، كاستي و فساد به بار ميآورند. تجارت از سلامت ذاتي خويش دور مانده و كوچك شمردن معيارها و اصول اخلاقي به نحو فراگير در همه جا احساس ميشود.اين كه اين اعمال نفوذهاي مخرب همگي به سر چشمه نژادي واحدي باز ميگردند، واقعيتي است كه بايد آن را جدي تلقي نمود..
ما مدعي آن نيستيم كه حرف آخر را در خصوص يهوديان مقيم آمريكا بيان داشته ايم، بلكه صرفا نفوذ كنوني يهود را در اين كشور توصيف ميكنيم. مخالفت ما صرفاً با انديشه هاست. انديشه هاي دروغيني كه بنيه اخلاقي ملت ما را تضعيف ميكنند. اين انديشه ها از منابعي سرچشمه ميگيرند كه به سهولت قابل شناسايي اند و صرفاً از طريق افشاگري و آگاه ساختن افكار عمومي جامعه ميتوان از پيشرفت آنها جلوگيري كرد. كافي است مردم ما بياموزند چگونه سرچشمه و ماهيت نيروهاي تأثير گذار بر محيط خويش را باز شناسند. بگذاريد ملت آمريكا براي يك بار بفهمند كه اين نه يك انحطاط طبيعي،بلكه توطئه حساب شده و ويرانگري است كه هم اكنون ما را احاطه كرده است. "هنري فورد در كتاب خود بر سنتها و سجاياي اخلاقي و اعتقادي نژاد انگلو ساكسون تأكيد مي ورزد و آن را پايگاه مطمئني براي مقابله با توطئه جهاني يهود ميداند.
آنگونه كه ميتوان مدعي شد آمريكا بعنوان بازوي قدرتمند صهيونيسم در سطح جهان عمل ميكند. اخلاقيات ملت آمريكا آنچنان رو به زوال رفته است كه صاحبنظران اجتماعي و انديشمندان ديني به كلي از آينده اين ملت قطع اميد كرده اند. موسيقي جاز و بي ريشه كه برخي كارشناسان آن را بر گرفته از موسيقي"ييديش" يهوديان ميدانند، در تمامي زواياي جامعه آمريكا (و از جمله سينماي هاليوود) رخنه كرده و روان پريشان جوانان غربي را به تسخير خود در آورده است.
فيلمهاي چند دهه قبل هاليوود را در كنار توليدات امروز آن قرار دهيم و با يك مقايسه كوتاه زوال ارزش هاي اخلاقي انسان غربي را به وضوح ببينيم.
در سينماي امروز هاليوود،روابط جنسي ميان نوجوانان آمريكايي و به تبع آن تولد فرزندان نامشروع و مشكلات اجتماعي ناشي از اين پديده سوژه هاي جذاب و در عين حال كاملا طبيعي تلقي ميگردد.
در اين قبيل فيلم ها، حتي والدين نوجوانان فريب خورده نيز از رفتار فرزندانشان چندان متعجب نمي شوند و بيشتر نگران هزينه نگهداري از نوه هاي نامشروع خويش اند. امروز صهيونيسم حاكم بر هاليوود هيچ حريمي را محترم نميشمارد و مقدسترين شئون اجتماعي را (حتي در حوزه دين و كليسا) به تمسخر ميگيرد.
در فيلمهاي دهه اخير هاليوود: پدران متجاوز، مادران خيانتكار، دختران فريب خورده، پسران منحرف و حتي كشيشهاي شيطان پرست فراوانند. عشرتكده هاي هاوايي و قمارخانه هاي لاس و گاس به لوكيشنهاي دائمي و محبوب فيلمهاي آمريكايي تبديل شده اند و قصه بسياري از فيلمهاي هاليوود در اين فضاهاي لبريز از گناه اتفاق مي افتد. در روزگاري كه پول به نخستين ارزش انسان غربي تبديل شده، سينماي هاليوود نيز تمامي ارزشهاي اخلاقي را در مسلخ پول قرباني ميكند. در قاموس هاليوود،
فيلم ارزشمند، بايد پول ساز باشد و براي پول ساز بودن يك فيلم بايد بر نقاط ضعف مخاطبين آن انگشت نهاد و پست ترين غرايز و تمنيات نفساني انسان غربي را به خود او نشان داد.سينماي هاليوود تشنه پول است و اين تشنگي را به مخاطبين خود نيز تسري ميدهد.(15)
یهودیان علاوه برهالیوود خبرگزاریهای بزرگی همچون آسو شیتد پرس ،یونایتد پرس، مطبوعات و رادیو وتلویزیون، سازمانهای رسمی بین اللملی مثل سازمان ملل، شورای امنیت، بانک جهانی، كميسيون حقوق بشر، يونسكو، سازمان بهداشت جهاني و صندوق بينالمللي پول و... را در اختیار دارند و به اعتراف روشن فکران غربي، اكثر شهروندان آمريكايي گاهي همان نظر را نسبت به جهان دارند كه توسط وسايل ارتباط جمعي صهيونيستي آمريكا تبليغ مي شود. در کشوری مثل امریکا با در دست داشتن مجلس سنا و کنگره و اداره کاخ سفید و داشتن وزرای کلیدی همانند وزیر خارجه خانم مادلین آلبرایت و ویلیام کوهن وزیر دفاع و میکی کنتر وزیر بازرگانی و یا رابرت روبین وزیر دارایی و مشاور اقتصادی ریس جمهور در زمان ریاست جمهوری کلینتون و دهها پست کلیدی و حساس که به خاطر عدم ارتباط از بیان آن معذوریم و یا در حال حاضر با انتخاب رئیس کارکنان کاخ سفید رام ایمانویل توسط باراک حسین اوباما رئیس جمهور رنگین پوست و انتخابی امریکا (رام ایمانوئل در زمان ریاست جمهوری کلینتون مسئول امور نفتا بوده و اتاق کاراو در کنار دفتر کلینتون قرار داشت). بنابراین قضاوت با شما!؟ عل ایحال میتوان گفت که رشد صنعت سینما در گرو عامه پسند بودن است و این مطلب میتواند موفقیت و بقای اقتصادی و ترویج فرهنگ را به نحو مورد دلخواه سیاستگذاران فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تضمین نماید حال یک سوال مطرح میشود و آن اینست که آیا یهودیان در اداره کشور قدرتمندی مثل امریکا و در کل اداره کشورهای جهان و به واقعیت درآوردن افسانه نیل تا فرات تا به کجا پیش رفته اند؟
تعدادی از فیلمهای ساخته شده توسط یهودیان در هالیوودعبارتند از:
جن گير"، "طالع نحس"، "پايان روزگار"، و "وكيل مدافع شيطان" افسانه آخرالزمان" "نوسترآداموس"، "آرماگدون" و "روزاستقلال"، مجموعه "اينديانا جونز"، "دنياي آب"، "سفر به غرب وحشي"، "دون فيتز كارالد" و "خوشه هاي خشم" ، "مريخ حمله ميكند" ، "ديترويت شهر موسيقي راك" "هواپيماي رئيس جمهور”، "زندگی یهود در سرزمین موعود"، "لشکر یهودیان "، "اورد"، "این سرزمین توست"، "صابرا"، "هاملری ادما(جوان یهودی)"، "زندگی زیباست"، "خانواده روچیلد"، "دلهای شکسته"، "بخش شرقی"، "وعده بزرگ "، "سحر امروز"، "چراغ کوچک "، "شبکه "، "مشکل عشق "، " خروج "، " هلوکاست ( پر بیننده ترین فیلم جهان )"، " ماتریکس "، "تنها درخانه "مجموعه تام و جری" " جوجه اردک زشت "و ...
- منابع :
- *(1) سلطه یهودیان نوشته ویلیام کش
- *(2) اندیشه هالیوود ابزاری دردست یهودیان
- *(3) نقش هالیوود در تغییرشکل صنعت سینمای آسیا نویسنده کولدیپ رامپال
- *(4) امریکا بدون نقاب نوشته سید هاشم میرلوحی ص 75
- *(5)محاکمه سینما و صهیونیسم نوشته سید ایلیا
- *(6 ) اندیشه هالیوود ابزاری دردست یهودیان
- *(7 ) سینت اولین مجله سینمایی برگرفته از مقاله بدون دخترم هرگز تا300شانزده سال میگذرد.نوشته عليرضا سعيدي كياسري
- *(8) نقش یهودیان در صنعت هرزه نگاری امریکا نوشته ناتان آبرامز
- *(9) محاکمه سینما و صهیونیسم نوشته سید ایلیا
- *(10) سلطه یهودیان نوشته ویلیام کش
- *(11) ماه نامه سیاحت غرب 1385 شماره 32
- *(12) محاکمه سینما و صهیونیسم نوشته سید ایلیا
- *(13) ماه نامه سیاحت غرب 1385 شماره 32
- *(14) محاکمه سینما و صهیونیسم نوشته سید ایلیا
- *(15)محاکمه سینما و صهیونیسم نوشته سید ایلیا
- جام